چرسی پرخور، بنگی بدنام
غلام علی صارم
24حمل 1402
اخیرآ گزارش هایی از طریق رسانه ها پخش شد که گویا افغانستان در بررسی وضعیت بد امنیتی، قتل، کشتار و قاچاق مواد مخدر در جهان به درجه چهارم قرار گرفته است. پخش این گزارش ما را وادار براین کرد تا در جنایاتی که در کشور های مختلف و مخصوصا بعداز جنگ جهانی دوم رخ داده است نگاهی مختصر و گذرا داشته باشیم.
آلوین تافلر نویسنده و محقق امریکایی در کتاب جنگ ضد جنگ خود می نویسد:« از زمان تحقق صلح در سال 1945 به اینسو ، بین 150 تا 160 جنگ و برخورد داخلی سرتاسر جهان را به ویرانی کشانده است. با اینکه هفت میلیون و دوصد هزار سرباز در جریان این جنگ ها به قتل رسیده اند. این رقم فقط شامل کشته شدگان است و زخمی ها و شکنجه دیدگان یا معلولین را شامل نمی شود. همچنان شمار عظیم تر غیر نظامیانی را که قربانی شدند و یا کسانی را که در اثر عواقب بعدی جنگ نابود شدند در برنمی گیرد.
طنز تلخ قضیه در آن است که شمار سربازانی که در سرتاسر جنگ جهانی اول کشته شدند، فقط کمی بیشتر بود یعنی حدود 8 میلیون و 400 هزار نفر. واقعا حیرت آوراست ؛ یعنی آن که از نظر شمار کشته شدگان رزمنده، حتی با در نظر گرفتن حاشیه ای وسیع برای خطا؛ جهان از 1945به اینسومجدداً در جنگی معادل تمام جنگ جهانی اول در گیر شده است. با اضافه کردن کشته شدگان غیر نظامی؛ این جمع به رقم نجومی 33 تا 40 میلیون نفر می رسد، البته بدون محاسبه زخمی شدگان؛ زنان تجاوز شده؛ آوارگان؛ بیماران یا کسانی که در اثر جنگ دارایی خود را از دست داده اند.
در بوروندی و بولیوی، قبرس و سریلانکا، ماداگاسکار و مراکش مردم یکدیگر را یا با گلوله به قتل رسانده اند یا با خنجر زده اند، یا با بمب و گاز، و یا به شیوه های دیگر کشته اند.
سازمان ملل متحد در حال حاضر حدود دوصد عضو دارد. بیش از شصت کشور عضو، درگیر جنگ اند. موسسه بین المللی پژوش صلح استکهلم تنها در 1990_ 31 مورد برخورد مسلحانه را شناسایی کرد که در جریان بود.
در واقع در 2340 هفته ای که از 1945تا 1990گذشته است در کره زمین تنها سه هفته جنگی وجود نداشته است. بنابراین سالهای 1945 تا کنون (1990) را عصر پس از جنگ نامیدن به معنای آمیختن تراژدی با طنز است. اگر به تمامی این وحشیگری های ترسناک نگاهی بیفگنیم، الگویی مشخص کشف خواهیم کرد.» (آلوین تافلرترجمه شهین دخت خوارزمی –تهران سال 1377ص13 و 14)
نوت: این تحقیق همانگونه که ذکر شد در سال 1990میلادی صورت گرفته است. که به بقول نویسنده اگر دقت شود الگوی مشخص کشف و مشخص خواهد شد.
حالا در این همه قتل کشتار، افغانستان در کجای قضیه بوده است واینرا نیز باید اذعان بداریم که افغانستان در هردوجنگ جهانی رسما موضع بیطرفی داشته است.
اگر میزان قتل و کشتاردوطرف جنگ را در تجاوز شوروی وقت و میزان قتل و کشتار در دوطرف جنگ طی بیست سال اخیر و تجاوز امریکا را در افغانستان روی هم قرار بدهیم چند فیصد این همه قتل و کشتار میشود؟ اینکه بنگاه های خبری استعمار، افغانستان را در رده چهارم قتل و کشتار و ناامنی قرار داده است ؟
خبرگذاری میزان در سایت رسمی خود از جنایات امریکا درچندین صفحه نگاشته که خلاصه آنرا یاد آور می شویم:
جنایات جنگی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم
قتل عام «نو گان ری» در جولای ۱۹۵۰
بر اساس گزارش بنیاد صلح نو گان ری، بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ نفر کشته شدند که بیشتر آنها زنان و کودکان بودند.
این کشتار تا سال ۱۹۹۹ سرپوش گذاشته شد، تا زمانی که یک گزارش آسوشیتدپرس آن را به جهانیان فاش کرد.
عملیات اسپیدی اکسپرس، دسامبر ۱۹۶۸ تا می ۱۹۶۹
لشکر ۹ پیاده نظام ارتش آمریکا مسئول آرام کردن بخش بزرگی از دلتای رودخانه مکونگ به منظور کاهش عملیات جبهه آزادیبخش ملی ویتنام در نزدیکی پایتخت ویتنام جنوبی، یعنی سایگون (امروزه شهر هوشی مین) بود.
در طول این عملیات شش ماهه، نیروهای آمریکایی قتل عامهای بی رویه روستاهای ویتنامی را انجام دادند و از حملات هوایی و حملات شبانه برای کشتن هر چه بیشتر مردم استفاده کردند.
یک تحقیق داخلی توسط بازرس کل ارتش آمریکا نشان داد که این عملیات بین ۵ هزار تا ۷ هزار تلفات غیرنظامی ایجاد کرده است و ۱۰ هزار و ۸۹۹ مبارز ویتنامی نیز کشته شدند.
فرماندهان نظامی آمریکا سعی میکردند آمار کشتههای غیرنظامی را کمتر از حد واقعی و مبارزان کشته شده را اغراق کنند تا بتوانند خود را تاثیرگذار نشان دهند.
بزرگراه مرگ، فوریه ۱۹۹۱
در روزهای پایانی عملیات طوفان صحرا، هواپیماهای آمریکایی بیش از ۲ هزار وسیله نقلیه را در بزرگراه ۸۰ که از شمال شهر کویت به سمت بصره در عراق امتداد دارد، منهدم کردند.
ترکیبی از غیرنظامیان فراری از جنگ و یگانهای نظامی عراقی که از عملیات نظامی عقبنشینی میکردند طی دو روز حملات هوایی از ۲۵ تا ۲۷ فوریه بمباران شدند.
برآوردها از مرگ و میرها بسیار متفاوت است، از ۲۰۰ تلفات تا بیش از هزار مورد.
علاوه بر این، شاهدان آمریکایی گزارش دادند که یک واحد زرهی آمریکایی به سوی یک گروه ۳۵۰ نفری از سربازان خلع سلاح عراقی که پس از فرار از قتل عام تسلیم شده بودند، تیراندازی کرد و تعداد نامعلومی از آنها کشته شدند.
بمباران پناهندگان آلبانیایی در کوریشا، می ۱۹۹۹
در ۱۴ می ۱۹۹۹، هواپیماهای آمریکایی گروهی متشکل از صدها پناهجوی آلبانیایی را در نزدیکی کوریشا در کوزوو که برای هفتهها در تپهها پنهان شده بودند، بمباران کردند.
به گفته مقامات یوگسلاوی، ۸۷ پناهجو در این حمله کشته شدند.
آمریکا ادعا کرد که یوگسلاوها از این افراد به عنوان سپر انسانی استفاده میکردند، اما آمریکا نتوانست هیچ مدرکی برای اثبات ادعای خود ارائه کند.
نبرد دوم فلوجه، نوامبر ۲۰۰۴
تفنگداران دریایی آمریکا به همراه نیروهای عملیات ویژه، نیروی هوایی آمریکا و گردان انگلیسی “Black Watch” در نوامبر ۲۰۰۴ حمله گستردهای را به شهر فلوجه عراق آغاز کردند که تقریباً کل شهر را ویران کرد.
بمباران بیمارستان قندوز، اکتبر ۲۰۱۵
در ۳ اکتبر ۲۰۱۵، یک جنگنده AC-۱۳۰U نیروی هوایی آمریکا مرکز درمانی شهر قندوز در شمال افغانستان را دور زد و آن را با آتش توپخانه و مسلسل به مدت ۳۰ دقیقه بمباران کرد.
این بیمارستان توسط پزشکان بدون مرز اداره میشد که ادعاهای آمریکا مبنی بر پنهان شدن نیروهای طالبان در این مرکز را رد کرد.
۴۲ نفر در این حمله کشته شدند و ۳۳ نفر دیگر ناپدید شدند که هم کارکنان پزشکان بدون مرز و هم بیماران بودند.
سازمان پزشکان بدون مرز آمریکا را متهم کرد که با ادعای حضور طالبان در داخل این حمله، به جنایت جنگی اعتراف کرده است.
بمباران القوات الجدیده، مارس ۲۰۱۷
تخمین زده میشود که ۴۰ هزار غیرنظامی در جریان محاصره ۹ ماهه موصل در عراق توسط نیروهای عراقی و ائتلاف ضد داعش به سرکردگی آمریکا کشته شدند که بخش عمدهای از آن به دلیل بمباران توپخانهای بی امان این شهر بود.
با این حال، یک حادثه خاص برجسته است: حمله هوایی آمریکا در ۱۷ مارس ۲۰۱۷، در محله القوات الجدیده در غرب موصل.
آمریکا یک هفته پس از این حمله اعتراف کرد که محلی را که مربوط به ادعای تلفات غیرنظامیان است هدف قرار داده است.
عفو بینالملل گزارش داد که ۱۵۰ غیرنظامی پس از اینکه مقامات آمریکایی به آنها گفته بودند از شهر فرار نکنند در این حمله کشته شدند، اگرچه گزارشهای عراقی میگویند بیش از ۳۰۰ نفر کشته شدند.
محاصره رقه، ژوئن تا اکتبر ۲۰۱۷
تحقیقات عفو بین الملل و ایروارز نشان داد که تعداد کل غیرنظامیان کشته شده در رقه بیش از هزار و ۶۰۰ نفر بوده است.»
خلاصه در مورد عملکرد امریکا و کشور های هم پیمانش مخصوصا انگلیس در گام نخست و فرانسه به تعقیب آن هرچه در صفحات خبرگذاری ها جستجو کردیم، چیز جز جنایت و قتل و کشتار نیافتیم و این یکی دو مورد را به عنوان مشت نمونه خروار ذکر کردیم . البته به اضافه اینکه اگر جنایات این کشور و همدستان شانرا طی بیست سال در افغانستان که ما تاریخ زنده آن هستیم، به نگارش بگیریم، همان مثل معروف مثنوی و هفتاد من کاغذ است. فقط اینقدر بگویم که در این مدت حتی مرده های ما از دست اینها در امان نبودند. استخوان های سر مردگان را از قبر بیرون کرده و با آن فوتبال کردند. اینکه زنده ها چقدر زجرکشیدند و دهها انسان در محافل خوشی و عروسی توسط اینها بمباران شدند. از اینها که بگذریم، با کمی دقت و یک مطالعه سطحی از مجموع گزارشهای نشرشده میتوان به صراحت گفت که : در مدت بیست و سه سال در دوره های حاکمیت سه رئیس جمهور (کلنتن ، بوش پسر و اوباما) به «9» کشور اسلامی حمله کردند، یازده میلیون مسلمان را کشتند و کسی هم به آنها نگفت تروریست!
کشتار ها و جنایاتی را که دهها سال است اسرائیل مرتکب میشود و در این جریان دهها هزار انسان را به قتل رساند و خانه ها را ویران کرده و حتی به مقدسات مردم حمله کرده اند. هیچ کسی در دنیا پیدا نشد که بگوید امریکا، اسرائیل و دیگر شرکای جرم و جنایات شان تروریست، جنایت کار و به درجه چندم قرار دارند! اینجا ست که باید با تعجب این ضرب المثل افغانی خود را مکررآ بنویسم : چرسی پرخورد، بنگی بدنام .
و در پایان این مختصر متذکر میشویم که امریکا باید بداند که سالهاست با تطبیق یک استراتیژی غلط و نابکار در سطح جهان فقط جنایت آفریده وبازهم در تطبیق همین استراتیژی غلطش همواره پا فشاری داشته است. اما در حال حاضر با توجه به وضعیت چندسال اخیر در آسیا و مخصوصا درخاورمیانه و بعضی کشور های مشترک المنافع در آسیای میانه ، امریکا باید به این نتیجه رسیده باشد که دیگر قدرت یکه تاز جهان نیست و دیگران حالا به جایی رسیده که میتوانند جلو خودسری ها و خود بزرگ بینی هایش را بگیرند؛ همچنانکه بار بار گرفتند. گرچه اخطار های چند روز و چند ماه قبل به چین و اخیرآ در مورد تایوان تقاضا خویشتن داری از چین بیانگر اینست که امریکا خود به این مطلب پی برده اما با وجود آن فکر هژمون باقی ماندن را نیز آنگونه که مشاهده میشود به سر دارد. امریکا باید بداند که « لقمه کلان گلو را پاره می کند».
باید خاطر نشان نمود که یاد آوری از نمونه های وحشت آمریکا بر جهان به هیچ وجه توجیه کننده قتل و کشتار در نقاط دیگر جهان و توسط دیگران نیست. گناه هیچگاهی گناه را توجیه نمی کند و این را هم باید گفت که متأسفانه افغانستان به دلیل عملکرد ضعیف حاکمان آن و صدالبته دخالت کشور های ذی نفع به خصوص آمریکا سالهاست درگیر جنگ، قتل و کشتار و وحشت است.