بنام خدا«ج»
شرق به اتحاد میرسد
زودتراقدام کن بهر رفو
ریخت یکسر نسج وتارو پودشرق
جنبشی ای رهبر توفیق ما
تا به کی مغرب بود مسجود شرق؟
اتفاق ای اتفاق ای اتفاق
چاره ای بر پیکر فرسود شرق (شهید سیداسماعیل بلخی “رح”)
غلام علی صارم 27حوت 1401هجری شمسی
ظهور قدرتی که پیش بینی می شد؛ محقق شد!
بعداز سقوط شوروی سابق و پایان جنگ سرد امریکا به قدرت یکه تاز جهان تبدیل گردید وطی سه دهه ای که گذشت بعنوان قدرت هژمون جهان چنان عمل کرد که دراین مدت در گوشه گوشهء جهان به اشتعال آتش جنگ پرداخت.
اگر جنگ های که مخصوصا طی سه دهه اخیر در کره زمین رخ داده است؛ دقت کنیم قطعا یکطرف جنگ یا مستقیم امریکا خود بوده و یا اینکه تحت حمایتش. خاور میانه و افغانستان را بعنوان مثال میتوان شاهد این مدعا ذکر کرد.
اخیرآ جنگ خانمان برانداز روسیه و اوکراین که یکسال و چند روزی از عمر آن گذشت عملا مشاهده میشود که جنگ جنگ روسیه و اوکراین نه بلکه جنگ روسیه با امریکا و متحدانش میباشد .
درحال حاضر چین هم با به نمایش گذاشتن قدرت نظامی و آزمایشات گوناگون به دنیا مخصوصا جهان غرب فهماند که همانگونه که شی جین پینگ رئیس جمهور این کشور در هنگامه جنگ در خاور میانه گفته بود که « زمان آن رسیده که چین از مرز هایش پا بیرون نهد» ، دست به اقداماتی خواهد زد و دیده میشود که عملااز متحدین سراپا قرص مسکو در برابر جنگ جاری هست. .
امریکا چندی قبل موضوع ادعا های تایوان را با چین دامن زد تا بتواند چین را در این زمینه مصروف نگهداشته و از اتحاد و پشتبانی روسیه دور نگهدارد، اما ایستاد گی چین با قاطعیتی که دیده شد امریکا را در این قضیه ساکت ساخت .
تایوان جزیره ای است که جز قلمرو چین بوده و هست، اما این امریکا است که آنرا به منظوروارد کردن ضربه اقتصادی و نظامی به چین سپورت می کند که به نظر میرسد نیتی که امریکا در قبال این موضوع دارد بجایی نخواهد رسید همچنانی که تا هنوز نرسیده.
امریکا بخاطر تداوم هژمون بودنش در سطح جهان طی سه دهه تلاش نموده و تا توانسته در این راستا تلاشهای توآم با شیطنت را انجام داده است. حرکاتی که با دنیایی از بی شرمی و بی حیایی بین المللی بوده . در این زمینه یک نمونه بارز اینست که: ایران را سالهاست تحت تحریم های شدید اقتصادی قرار داد و به مردم این کشور خساراتی که از حد بیرون است تحمیل نموده تا بتواند که این کشور را از داشتن سلاح های هسته ای دور بدارد اما در مقابل استرالیا را خودش با سلاح های اتمی و انواع موشک های کروز مجهز می نماید. ما به اینگونه اعمال کلمه « بی حیایی سیاسی » را انتخاب کرده ایم که میتوان به موارد زیادی از اینگونه عملکرد ها از ناحیه این قدرت هژمونی اشاره کرد.
سالها قبل تبصره های را در این مورد می شنیدیم، تحلیل گران اوضاع سیاسی جهان به این باور بودند که به منظور دفع این شرارت ها باید قدرتی به میان آید که جلو این برتری جویی ها را بگیرد .
بعضا گفته میشدکشوریکه به تنهایی با این قدرت به مقابله برخیزد درحال حاضر وجود ندارد، باید چند کشوریکه از یک سلسله برتری ها برخوردار است دست بدست هم داده و با امریکا و متحدانش به مقابله برخیزند که این نظر از همان ابتدا درخوردقت و توجه بوده و نسبت به اینکه قدرتی به تنهایی به مقابله برخیزد منطقی به نظر میرسید.
گرچه طی دو دهه اخیر امریکا بعد از حادثه نمایشی یازدهم سپتامبر بار بار برو خورده از اندیجان اوزبیکستان تا قزاقستان و بعضی از متحدین شوروی سابق و مخصوصا در خاور میانه و فرار ذلت بار از افغانستان و اینک گیرماندن در باتلاق جنگ روسیه و اوکراین و کم کم کوبیدن برطبل عقب نشینی، همه بیانگر اینست که امریکا دیگر قدرت یکه تاز و هژمون دنیا نیست .
ازطرفی هم شکل گیری اتحاد قدرت های منطقه مثل چین، روسیه و ایران که به باور ما هند وکوریایی شمالی نیز شامل این حلقه خواهند شد بی گمان امریکا را بزانو در خواهد آورد. که البته کوریای شمالی را که مجهز به سلاح های هسته ای ودارای رهبری قاطع میباشد، نمیتوان دست کم گرفت .
تجهیز کشور های جنوب آسیا از جانب چین و پرده برداری از روی موشک های با برد هزاران کیلو متر و سیستم دفاع موشکی هرسه کشور فوق الذکر عملا قدرت امریکا و متحدینش را به چالش کشیده است .
در حال حاضر امتیازی را که امریکا بدست دارد و یا بقول معروف برگ برنده اش سازمان ملل متحد و نهاد های وابسته به آن است که کاملا بصورت یک اجنت برای امریکا فعالیت نموده و در پی مشروعیت بخشی اعمال اکثرا ضدانسانی این کشور در مناطق مختلف است. به عنوان نمونه در دو حمله ای نظامی که امریکا در عراق وافغانستان انجام داد، در هر دو مورد امریکا به تصمیم خود اقدام نموده و دست به عملیات نظامی زد و سازمان ملل متحد و لنگه فسادش (شورای امنیت) بعدا به آن قانونیت بخشیده و برای امریکا مجوز این حمله را دادند.
یک نمونه دیگر از اعمال ضد انسانی وکاملا مسخره ای این سازمان، اینکه برای پوتین به عنوان جنایتکار جنگی حکم جلب صادر می کند، آنهم بخاطر اختطاف تعدادی از اطفال بجا مانده اوکراینی درمیادین جنگ که از جانب روسیه فتح گردیده بوده،که طبق معلومات ما اینها مجموعه بی سرپرست بودند که روسیه آنرا انتقال داده و فعلا در کمال آسایش هستند که اگر روسیه اینکار را نمی کرد یقینا بخاطر عدم انتقال آنها به مناطق امن بازهم از طرف این دادگاه و متحدیش مورد سرزنش قرار می گرفتند. اما در برابرآن افسر نظامی نازی تبار که هفتاد نفر از اوکراینی های روسی تبار را که اکثرا زنده بوده و اینها را به خورد سگ داده اصلا چیز نمی گویند. درحالیکه این قضیه ضد انسانی در اکثر رسانه های غربی هم نشر گردیده است .
قضیه اسرائیل و فلسطین و جنایات اسرائیل طی دهها سال در این منطقه، تخریب خانه ها و منازل مسکونی و بجای آن ها اعمار شهرک های یهودی نشین، که از هیچ نظری پنهان نیست، کسی نشنیده که روزی سازمان ملل متحد در قبال این همه جنایت موضعی اتخاذ کرده باشد.
به نظر میرسد که با توجه به قدرت روز افزون اتحاد شرق در جهت گرفتن این برگ برنده از دست امریکا نیز اقدام خواهد شد و آن این خواهد بود که یا این سازمان اصلاح گردیده و دیگر به عنوان دلقک امریکا و سازمان جاسوسی آن عمل نکرده و همانگونه که ظاهرآ متعلق به جهان است، باشد و یا اینکه اتحاد شرق با این سازمان کاملا مقاطعه نموده و درپی رسمیت حلقه اتحاد شرق، سازمانی را تحت عنوان ملل متحد بوجود آورند که بصورت مستقل برای کشور های عضو فعالیت نماید که به برداشت ما این کار جامه عمل خواهد پوشید و با توجه به شرارت های که امریکا مخصوصا در سه دهه اخیر انجام داده اعضای این سازمان به مراتب و به اسرع وقت بیشتر از سازمان موجود خواهد گردید.