بنام خدا«ج»
یکسالگی جنگ روسیه و اوکراین
غلام علی صارم
4/12/1401
جنگ روسیه و اوکراین یکسالگی خود را پوره کرد. این جنگ شدیدترین و خطرناک ترین جنگ بعد از جنگ جهانی دوم در اروپا میباشد.
به اساس گزارشهای پخش شده ازطریق رسانه ها، تعداد کشته شدگان وزخمی های دو طرف دراین جنگ که یک سال از عمر آن گذشته به 25000 نفر از طرفین رسیده که بیشتر آن از طرف اوکراین است .
این جنگ زمانی آغاز شد که گفته میشود اوکراین به پیمان نظامی ناتو می پیوندد و همچنان مداخلات امریکا در اوکراین و بعضی از کشور های منطقه که روسیه آنرا در تضاد با منافع ملی خود دانسته و دست به اقدامات نظامی زد.
پوتین رئیس جمهور روسیه در یکسالگی این جنگ یکبار دیگر غرب را مسئول این جنگ خواند همچنان به گزارش بی بی سی ، پوتین غرب را مسئول آغاز و ادامه جنگ اوکراین دانسته و از برنامه گسترش روابط اقتصادی و مالی با کشورهای دیگر از جمله ایران به جای اتکای به غرب سخن گفته است.
«ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، در مراسمی در آستانه اولین سالگرد حمله روسیه به اوکراین، به دفاع از این تصمیم پرداخت و مواضع خود در مورد آینده جنگ و روابط با کشورهای خارجی را تشریح کرد. او از خاورمیانه از جمله از طریق ایران اشاره کرد.
او همچنین گفت که روسیه مشارکت خود در پیمان کاهش توان تهاجمی استراتژیک را به حالت تعلیق در میآورد این پیمان در بین روسیه و آمریکا منعقد شده بود. هدف این پیمان محدود کردن زرادخانههای آمریکا و روسیه بوده است.
قرار است جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا نیز که در حال حاضر به لهستان سفر کرده است، سخنرانی کند.
به گزارش رسانههای روسیه، در مراسم امروز مقامات ارشد دولتی و جمعی از افراد سرشناس روسیه حضور داشتند اما از آن دسته از رسانههای خارجی که «عوامل دشمن» محسوب میشوند برای پوشش این مراسم دعوت به عمل نیامده بود. این سخنرانی به طور مستقیم از شبکههای تلویزیونی روسیه و مانیتورهای بزرگ نصب شده در معابر عمومی پخش شد.»( سایت رسمی بی بی سی )
درمقابل ناتو در اولین سالگرد جنگ روسیه واوگراین گفت مصمم است در این جنگ اوکراین را کمک کند.
امریکا نیز ظاهرا از کمک های میلیارد دالری برای اوکراین سخن می گوید، اما از گزارشهای پخش شده برمی آید که امریکا ضمن کمک به اوکراین و تلاش در جهت تداوم جنک از برخورد های عاری ازصداقت دست بردار نیست . رادیو فردا در گزارشی اینگونه می نویسد:
«جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا
در پی گزارشهای اخیر از رایزنیهای پشتپردهٔ آمریکا و روسیه و تلاش مقامات آمریکایی برای ترغیب اوکراین به بازبینی موضع خود دربارهٔ ازسرگیری مذاکرات با روسیه، واشینگتن تأکید کرد هیچ توافقی دربارهٔ اوکراین بدون رضایت کییف پیگیری نمیشود.
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، روز دوشنبه ۱۶ آبان همچنین با بیان اینکه ارتباطات با مسکو قطع نشده اما صرفاً مربوط به مسائل دوجانبه است، تأکید کرد که «حفظ راههای ارتباطی با کرملین به نفع آمریکاست این اظهارات مشاور امنیت ملی آمریکا پس از آن بیان میشود که روزنامه وال استریت جورنال از مذاکرات او با مقامات ارشد روسیه پرده برداشت و نوشت جیک سالیوان برای کاهش تنشها و جلوگیری از تهدید بروز بحران هستهای تلاش میکند.
همزمان، واشینگتنپست به نقل از منابع خود گزارش داد که مشاور امنیت ملی کاخ سفید طی سفر از پیش اعلامنشده به کییف در جمعه گذشته، ضمن تأکید بر ادامهٔ حمایت غرب و اعلام بستهٔ جدید تسلیحاتی برای اوکراین، حامل این پیام نیز به مقامات اوکراینی بود که انعطافناپذیری و سرپیچی از مذاکره با روسیه ممکن است از شمار حامیان کییف بکاهد»(سایت خبری رادیو فردا)
بعضی از کشور های اروپایی نیز با پیروی از امریکا ضمن اینکه از ختم جنگ ناراض نیستند باآنهم گاه گاهی رجز خوانی هم می کنند. وزیر خارجه آلمان در این روز ها گفت که اگر روسیه دست از جنگ بردارد، جنگ به پایان میرسد. این سخن بیانگر این استکه با وجود سرازیر شدن کمک های تسلیحاتی ازغرب، برای اوکراین توان ادامه جنگ نمانده است. دقیقا ایشان از این جنگ سخت متضرر گردیده اند و نسبت به ختم این جنگ بی میل نیستند و اینرا اخبار و گزارشهای پخش شده در هر ذهنی تداعی می کند.
امریکا نیز به اصطلاح ما « مشتی زده و به لگدی گیرمانده» . تحریم های که علیه روسیه وضع وضع نموده نه تنها تاثیری براقتصاد و روابط اقتصادی و سیاسی نظامی این کشور نداشته بلکه در جهت تحکیم روابط روسیه با کشور های که مخالف سیاست هژمونی امریکا هستند بی نهایت موثربوده است و ما اینرا به یقین گفته میتوانیم که استراتیژی فشار برروسیه از جانب امریکا بالاخره منجر به ایجاد یک پیمان قوی چهار جانبه (چین ،روسیه، هند وایران) خواهد شد.
امریکا با تحریم های که علیه ایران وضع و اعمال کرد که این درواقع دشمنی با مردم ایران است ، با این عمل به تنگنا قرار دادن ایران به تنفر مردم نسبت به خودش افزوده است و از طرف دیگر حکومت ایران را به یک قدرت برتر نظامی و یک قدرت اتمی در منطقه تبدیل نموده است . یقینا با وضع تحریم هایش در برابر روسیه نیز چنین خواهد شد و روسیه ای که از قبل یک قدرت اتمی جهان بود به یک سوپر پاورجهانی تبدیل خواهد شد. البته به علاوه رشد و تحکیم و ایجاد حلقه ای که در بالا ذکر شد.
گفتگوها و تنش های لفظی بین امریکا و چین هم نشان دهنده دستپاچگی امریکا در قضیه است و یکی از برخورد های لفظی این استکه وزیر خارجه امریکا(لینکلن) بصورت اخطار گفت که اگر چین به روسیه کمک نظامی کند این کار علاوه براینکه برخلاف قوانین بین المللی است برای چین عواقب خطرناکی را در پی خواهد داشت. در جواب این اخطار سخنگوی وزارت خارجه چین گفت که : امریکا در موقعیتی نیست که برای چین تعیین تکلیف نماید.
درپی اظهارات وزیر خارجه امروز(جمعه 4/12/1401) وزیرخزانه داری امریکا نیز به چین هشدار داد که ارسال کمک نظامی به روسیه عواقب خطر ناک دارد.
اما واقعیت این است که امریکا اگر چه ظاهرا این سخنان را میگوید اما واقعیت امر اینست که هیچگاهی در پی تیرگی و یا قطع روابط با چین نبوده و نیست. زیرا امریکا کشوری است که وابسته به تکس مردم و کمپنی های تجارتی خود میباشد و این کمپنی ها همه وابسته به اجناس ارزان چنین هستند.
کمپنی وال مارت که دارای 1/4 میلیون نفر کارگراست و تقریبا در تمام ایالات امریکا نمایندگی دارد 80% اجناس فروشی خود را از چین وارد می کند. گفته میشود تا زمانیکه وال مارت با چین در ارتباط است، روابط امریکا و چین خراب نخواهد شد. باضافه اینکه هزاران شرکت تجارتی دیگر نیز که هرکدام سالانه مالیات های هنگفتی را به دولت می پردازند با چین روابط تجارتی دارند.
سوال اینجاست: با این همه امریکا از این آتش افروزی چه میخواهد؟ متاسفانه امروز در هرگوشه ای از دنیا که جنگ و ناآرامی است حتما دریکطرف پای امریکا و تسلیحات نظامی اش مشاهده میشود.
درپاسخ به این سوال آنچه ما را به نظر میرسد اینست:
امریکا مخصوصا بعد از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق به قدرت یکه تاز جهان تبدیل شد و در پی این تبدیل شدن به قدرت برتر یک سلسله دست اندازی ها را در سراسر جهان آغاز کرد. در سالهای نخست فروپاشی شوروی و انتقال مقدارچشم گیریورانیم اوکراین تحت عنوان عملیات یاقوت خود نشانه این مداخلات است .
تحریم ها علیه ایران شدت یافت، مداخلات در کشور های مختلف روزبروز اوج گرفته و پرده از روی دموکراسی دروغین و شعارهای پوچ حمایت ازحقوق بشردریده شده و حرکت امریکا در جهت تحکیم پایه های قدرت هژمونی اش ادامه یافت.
در پی این لجام گسیختگی های غرب، شرق نیز بی تفاوت نمانده و اقداماتی عملا درجهت مهارقدرت غرب صورت گرفت.
روسیه با برنامه های اقتصادی و همکاری های چین بپا ایستاد و باحفظ قدرت اتمی خودش که در زمان شوروی سابق تهیه شده بود یکبار دیگرقدرت نظامی خود را در مقابل امریکا مخصوصا در سوریه به نمایش گذاشت.
شکستن دیوارصوتی در بحیره سیاه و درپی آن استعفای 27 جنرال قوای هوایی امریکا که بعداز سه روز اطلاع حاصل کردند که این کار از ناحیه قوای هوایی روسیه بوده، زنگ خطر بود برای امریکا.
چین موقع جنگ در خاور میانه ضمن یک سلسله کمک ها اعلان نمود که اکنون زمان آن رسیده که چین از مرزهایش پا بیرون نهد. تااین زمان موضع چین در چنین قضایا همیشه بیطرفانه بود.
ایران ضمن اینکه امروز دسترسی کامل به سلاح اتمی دارد، زیرا اگر امریکا و اسرائیل میدانستند که ایران به سلاح اتمی دسترسی ندارد تا هنوز ایران را اینگونه نمی گذاشتند. علاوه براین امروز پهباد هایش نیز برای امریکا و طرفدارانش به یک کابوس تبدیل گردیده است . ازطرفی هم شکست های استراتیژیک پی در پی از اندیجان اوزبیکستان تا قزاقستان ،خاور میانه و مخصوصا عکس العمل بالمثل ایران درعین الاسد که برای امریکا غیر قابل تصور بود و موارد زیاد دیگراست که برای امریکا ضرورت تجدید نظر در استراتیژی اش را محرز می سازد، تا بیش از این نه باعث قتل و کشتار انسانها گردد و نه بیش از این مردم خود را تحت فشار های اقتصادی قرار دهد.
درحال حاضر امریکا باید بپذیرد که دیگر قدرت هژمون دنیا نیست و دیگر با موسسه بدنام ملل متحد هم نمیتواند کاری را به پیش ببرد. باید اذعان بداریم که سازمان ملل با فرمانبرداری های کور کورانه اش از امریکا اینک دریک بخش از عمال امریکا قرار گرفته است . و در تمام جنایاتی که این کشور در مناطق مختلف جهان آفریده شریک میباشد.
اعلامیه اخیر این سازمان در یک سالگی جنگ روسیه و اوکراین که گفته اند باید آتش بس نافذ و روسیه از خاک اوکراین عقب بنیشیند . اما در مورد اینکه در همین روز ها امریکا به ارزش دومیلیارد دالرکمک تسلیحاتی به اوکراین می نماید چیزی نمی گوید.
با تحرکاتی که بین چهار قدرت مخالف امریکا در جریان است عملا طلسم هژمونی امریکا را در سطح جهان شکسته اند، اما این امریکا است که ناسنجیده واصرار برا استراتیژی شکست خورده اش میخواهد در سطح جهان به عنوان قدرت هژمون باقی بماند. اما متاسفانه این فکر جهان را کم کم بسوی جنگ هسته ای به پیش برده و خطرات نابودی کامل بشریت را نزدیک می سازد، مگر اینکه غرب، سازمان ملل و کشور های اروپایی تصمیم به اقدامات عملی منصفانه گرفته این آتشی که از یک سال به اینطرف شعله ور است با عقلانیت خاموش بسازند نه با فرستادن تسلیحات نظامی .
نظر خود را بنویسید