جامعه مدنی در افغانستان
جامعه مدنی در افغانستان
مارا ربه رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست
«پروین اعتصامی »
غلام علی صارم
آنچه را در ذیل مطالعه می فرمایید نگاه مختصری است به وضعیت جامعه مدنی در افغانستان، که سالهاست شعار میدهند و امتیازاتی را نیز تصاحب کردند و می کنند.
در این نوشتار ابتداء به توضیح این مطلب می پردازیم که جامعه مدنی چیست ؟ و بررسی کوتاه و مختصر و تعریفی از آن و بعد مقایسه نهاد های که در افغانستان ادعای جامعه مدنی بودن را دارند. امیدواریم که با این مختصر پرده از روی کسانی که با نام جامعه مدنی خیانت به این اندیشه انسانی که امروز در دنیا باعث رشد فکری جوامع بشری گردیده، می نمایند، برداریم، تا مردم بدانند که جامعه مدنی پروژه های کرایی و قاپیدن حق مردم مظلوم نیست .
جامعه مدنی در اندیشه های سیاسی به اشکال گوناگون یاد شده، به عنوان وضعیت های قبل از دولت،
ضد دولت وپس از نابودی دولت، اگر از پیشگامان این اندیشه بخواهیم یاد کنیم باید برگردیم به اندیشه های افلاطون و ارسطو که انسان را طبیعتأ مدنی مید انستند.
اما امروز اصطلاح جامعه مدنی در علوم اجتماعی معمولا در مقابل دولت به حوزه ای از روابط اجتماعی اطلاق می شود که فارغ از دخالت قدرت سیاسی است و مجموعه ای از نهاد ها، موسسات، انجمن ها ، و تشکل های خصوصی مدنی (غیرخصوصی) را در بر می گیرد.(1)
دولت ساخت قدرت آمرانه است و جامعه مدنی عکس آن. اندیشه و فکر مدنی محصول اندیشه قرن هجدهم و نزدهم در غرب است .
اما با یک نگاه تاریخی در می یابیم که مظاهر جامعه مدنی در درون فیودالیزم و قرون وسطی وجود داشته است .
در یک پرسش کلی که جامعه مدنی چیست ؟ میتوان تعریفی از جان سموئل که در برگیرنده قسمتی اعظم مسایل است ارائه نمود:
براساس تعریف جان سموئل جامعه مدنی کانون مقاومت، تهدید قدرت سیاسی و عرصه قدرت یابی شهروندان است .
جامعه مدنی مرکز بروز خلاقیت ها، ابتکارات جدید اجتماعی و مدرسه آموزش و تمرین دموکراسی، تساهل، مدارا، شهامت و اخلاق مدنی است و همچنین کانون تولید، انباشت سرمایه اجتماعی و عرصه آزادی، رهایی و برابری است .(2)
هدف ما در این مقال این استکه بدانیم آنچه در افغانستان جامعه مدنی گفته می شود و جمعی خود را تیکه دارآن ساخته اند، آیا با معیار های که برای جامعه مدنی تاهنوز گفته شده برابر است یانه؟ نه یک بحث کاملا تیوریک در مورد جامعه مدنی . با آنهم برای درک و فهمیدن این مطلب مجبوریم تا یک سلسله معیارهای را که در مورد جامعه مدنی تاهنوز گفته اند جهت روشن شدن موضوع فهرست واربازگو نموده و بعد ببینیم که آیا آن حوزه های که در افغانستان خود را جامعه مدنی می گویند با معیار های مذکور سازگاری دارند یا نه ؟
بنأ قبل از اینکه به نهاد های موجود در کشور بپردازیم به صورت فهرست واراشاره می کنیم به: خصوصیات جامعه مدنی : اولا به عرض برسانیم که قدرتمندان خطاپذیر اند و همیشه آنچه از اختیارات را مردم به ایشان سپرده اند دچار خطا های سهوی یا عمدی می شوند که باید از جانب مردم بدون هرج ومرج مورد نقد و بررسی قرارگیرند .
جامعه مدنی متشکل از نهاد های غیردولتی است که دارای ویژگی های ذیل می باشد :
1 – مستقل از دولت اند.
2- خشونت خواه نیستند .
3- خود جوش و داوطلب اند.
4- سیاست های دولت را بررسی و نقد می کنند.
5- دارای ساختار آزادی خواه هستند .
این نهاد های غیر دولتی شامل گروه ها، انجمن ها، باشگاه ها، اصناف، سندیکاها، فدراسیون ها ، اتحادیه ها و غیره می باشند که به منظور واسطه میان دولت و مردم بوجود می آیند، که این امر باعث مشارکت مردم در قدرت سیاسی دولت می گردد.
جامعه مدنی شکل سنتی قدرت یکطرفه را عوض نموده و آنرا به رابطه متقابل تبدیل می نماید تا توزیع قدرت بصورت متعالی صورت گیرد.
جامعه مدنی زمینه ای است برای ابرازعقاید گوناگون که مخالف و رقیب را دشمن حساب نمی کند.
اساس جامعه مدنی برپایه های زیر استوار است :
1 – انسان ( شخصیت وجود شهروندان )
2- محوریت خرد و اندیشه .
3- اصالت کارو ارزش قایل شدن به آن .
4- قانون مداری
5- احترام به عقاید مخالف.
و از خصوصیات دیگر آن:
1 – اتکا بخود.
2- شجاعت در انتقاد و ابراز عقاید .
3- خرد ورزی و اتکا به دانش .
4- اعتقاد به اینکه انسان خود سرنوشت خود را می سازد.
مسوولیت های اجتماعی یک انسان مدنی:
1- توجه به دیگران و درک آنها به جای خود بینی و خود نگری .
2- درنظرگرفتن حقوق سایر افراد بجای منفعت طلبی خویش .
3- پذیرش عقاید مخالف بجای عدم تحمل.
4- مدارا و تحمل دیگران به جای خشونت طلبی
5- احترام به انسانیت و کمک دیگران بجای نگاه ابزاری و غیر انسانی به سایر افراد.
6- مسولیت پذیری در قبال خویش و جامعه بجای فرافکنی .
7- نگاه واقع بین به دیگران بجای قهرمان پروری یا تحقیر دیگران .
8- اعتقاد به برابر بودن انسانها بجای اعتقاد به شخص سالاری .
و اما جامعه مدنی در افغانستان :
در افغانستان مخصوصأبعد از سال 1380 نهاد های زیادی تحت عنوان جامعه مدنی بوجود آمدند. هریک از این نهاد ها در پیوند با موسسات خارجی کارهای را بصورت پروژه ای انجام دادند وهنوز هم در همین خط روان هستند .
برطبق آنچه در مورد جامعه مدنی گفته شد، مراکز موجود ظاهرأ به اسم جامعه مدنی در افغانستان ، مراکز دست نشانده و اجیرانی هستند که در ارتباط با موسسات خارجی پروژه های مشخصی را با قیمت معین اخذ و روی آن کار می کنند وروزیکه پول پروژه قطع شد برنامه کاری ایشان هم متوقف است .
به کرات دیده شده است که نشرات ، برنامه های تبلیغی، برنامه های آموزشی وخدماتی در موارد مختلف و…. با امکانات خارجی های آغاز و در کوتاه مدت متوقف گردیده است .
موضوع دیگردر ارتباط این نهاد ها این است که اکثرأ به مراکزقومی و خانوادگی تبدیل شده است، مثلا در راس کسی است که از قوم مشخص، ایشان در ذیل به استخدام کسانی پرداخته که اولأ از خانواده و بستگان و ثانیأ از هم زبانان خود را استخدام نموده اند.
افرادی که در نهاد ها کار می کنند معمولا به ایشان معاش های دالری پرداخته می شود ، درحالیکه شهروند مدنی متکی بخودهستند، کارش انتقاد از خلاف ورزی ها ، و نهادینه سازی قانون و ایجاد روحیه قانون پذیری میباشد، نه اینکه به عنوان کارمند اجیر استخدام شده و شعار از جامعه مدنی بدهند.
اخیرأ به موضوع جالبی برخوردم و آن اینکه جمعی کلاه بردار مبلغ پنج میلیون دالر بدست آورده اند تا نهاد ها و موسسات دیگر را سرتیفکیت جامعه مدنی بدهند و یا به اصطلاح سرتیفای نمایند.
اولا : خود اینها را کی سرتیفای نموده است ؟ ثانیأ اینکار را به جامعه مدنی چه ارتباط.
جامعه مدنی حرکت خود جوش و حساب شده ای است که در پی خرد ورزی و اتکا بخویش بوده و جلوخطا کاری های اجتماعی و سیاسی می ایستد، آنهم بدون خشونت و بدور از هرج و مرج . نه اینکه در پی پروژه های عایداتی باشند. و تعجب اینجاست که دولت هم هیچگونه نظارتی در این امور ندارد .
حال بیاییم و این نهاد ها را با آن موازینی که برای جامعه مدنی گفته شده مقابل هم قرار بدهیم و ببینیم که آیا اینها با این موازین مطابقت دارند یا نه ؟
با یک نگاه میتوان حکم کرد که گذاشتن اسم جامعه مدنی به این مراکزی که کارهای پروژه ای می کنند ، ظلم به اندیشه انسانی جامعه مدنی است . به عقیده ما اینها یک مجموعه کلاه بردارانی هستند که تحت عنوان پروژه های خدماتی از خارجی ها پول می گیرند و اکثرأ آنرا بگونه های خلاف به مصرف میرسانند که شاهد این مدعا خریداری موتر های مودل سال و به کرایه گرفتن خانه های لوکس و توزیع معاش های دالری به افراد، بدون کدام معیار و امثال اینها که هیچ کدام با اندیشه و فکر جامعه مدنی سازگار نیست . و ما با صراحت و با اطمینان میگوییم: روزیکه همین پول های پروژه ای قطع شود دیگر نشانی از این نهاد ها و موسسات که خود را جامعه مدنی میخوانند نخواهد بود و آن روز آنقدر دور هم نیست و ما امیدواریم که دولت در این زمینه تصمیمی اتخاذ نماید تا سرمایه ها ی که بنام مردم افغانستان وارد این کشور می شود بجا و به مورد مصرف شود . زیرا مصرف این پول ها، اگر این نهاد های قلابی جامعه مدنی هم باشند وظیفه ایشان نیست و در قبال این مبالغ اگر احساس مسوولیت هم می کنند بیایند و نظارت کنند که آیا بجا مصرف میشود یا نه ؟ اگر نمیشود اعتراض نمایند. به امید آن روز.
منابع:
1- بشیریه حسین جامعه شناسی سیاسی چاپ غزال1391 ص 329
2- ر.ک. سایت اطلس – جامعه مدنی