مقالات

تناقض در گفتار، تجاوز در کردار، تحلیل مختصرازحمله اخیرامریکا به ایران

تناقض در گفتار، تجاوز در کردار، تحلیل مختصرازحمله اخیرامریکا به ایران

غلام علی صارم

یکشنبه 1/4/1404

دیروز با توجه به گفته های ترامپ مبنی براینکه : اولا گزارشهای گروه اطلاعاتی در مورد دسترسی ایران به سلاح هسته ای غلط بوده و دوم اینکه ما تصمیم خود را در مورد ایران تا دو هفته دیگر به تعویق انداختیم. اما عملا دیده شد که این گفته های او کاملا دروغ بوده و شب گذشته به تاسیسات هسته ای ایران در سه نقطه با هواپیما های بمب افگن و موشک حمله کرد.

بازهم در پی این حمله گفت که این حمله بخاطر از بین بردن تاسیسات هسته ای ایران بود که ما اینکار را کردیم و این حمله دوام نخواهد داشت. با توجه به نقض گفتار ها میتوان گفت که جناب ترامپ بازهم دروغ می گویند و ایران باید مواظب خود باشد.

جای بساتعجب است که کشور اسرائیل با سابقه هفتاد سال شرارت میتواند سلاح هسته ای زراد خانه داشته باشد اما ایران از حق داشتن نیروی هسته ای به منظور استفاده صلح آمیز محروم باشد.

در روزهای اخیر، جامعه جهانی شاهد تناقضات آشکاری در گفتار و کردار برخی رهبران قدرت‌طلب بوده است. در پی اظهارات اخیر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده و حملات هوایی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران طی شب گذشته، بار دیگر نشان داد که چگونه گفتار سیاسی می‌تواند به ابزاری برای فریب افکار عمومی و زمینه‌سازی برای اقدامات نظامی تبدیل شود.

این حملات که با استفاده از بمب‌افکن‌ها و موشک‌ها علیه سه نقطه از تأسیسات هسته‌ای ایران صورت گرفت، تحت عنوان “اقدامی برای توقف تهدید هسته‌ای ایران” توجیه شد. در حالی‌که طبق گزارش‌های مکرر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، برنامه هسته‌ای ایران عمدتاً در چارچوب استفاده صلح‌آمیز تعریف شده و تحت نظارت دقیق بوده است. یکی از نکات اساسی و محل مناقشه در سطح جهانی، استانداردهای دوگانه‌ای است که در مورد برخورد با فعالیت‌های هسته‌ای کشورها اتخاذ می‌شود. اسرائیل، با سابقه چندین دهه اقدامات نظامی و امنیتی خصمانه در منطقه وشرارت و ماجرا جویی علیه کشور های منطقه، دارای زرادخانه‌ هسته‌ای است و با وجود این، هیچ‌گاه تحت فشار بین‌المللی برای پیوستن به معاهده NPT قرار نگرفته است. در حالی‌که ایران، به‌رغم عضویت در این معاهده و شفاف‌سازی‌های متعدد، همواره با تهدید، تحریم و حمله مواجه بوده است. این برخورد تبعیض‌آمیز ناقض اصل «برابری حاکمیت‌ها» و عدالت در نظام بین‌الملل است.

رفتارهای یک‌جانبه و تهاجمی قدرت‌های بزرگ، به‌ویژه ایالات متحده، نه تنها با اصول حقوق بین‌الملل بلکه با مفاد منشور سازمان ملل متحد در تضاد است. منشور ملل متحد بر اصل عدم مداخله در امور داخلی دولت‌ها، احترام به حاکمیت کشورها و حل و فصل مسالمت‌آمیز اختلافات تأکید دارد. تهدید به “تسلیم بدون قید و شرط” یا “تغییر رژیم” عملاً تجاوز به حق ملت‌ها در تعیین سرنوشت خویش محسوب می‌شود.

ایالات متحده و برخی هم‌پیمانان آن، همواره در گفتار، از ارزش‌هایی نظیر دموکراسی، حقوق بشر، آزادی بیان و عدالت حمایت می‌کنند. اما در عمل، آنچه مشاهده می‌شود، بهره‌برداری ابزاری از این مفاهیم برای پیشبرد منافع ژئوپلیتیکی است. تحریم‌های اقتصادی گسترده، حملات نظامی، و فشارهای سیاسی، نه تنها امنیت را در منطقه تضعیف می‌کند بلکه حقوق ابتدایی انسان‌ها را نیز به مخاطره می‌اندازد.

در جهانی که باید بر پایه عدالت، احترام متقابل و قانون‌مداری استوار باشد، اقدامات یک‌جانبه و معیارهای دوگانه نمی‌توانند آینده‌ای امن و عادلانه را رقم بزنند. ملت‌ها حق دارند مسیر توسعه، استقلال و امنیت خود را انتخاب کنند، بی‌آنکه مجبور به تسلیم در برابر اراده سلطه‌طلبان شوند.
اکنون زمان آن است که جامعه جهانی، نهادهای بین‌المللی، و ملت‌های آزاده، در برابر این رفتارهای ناعادلانه ایستادگی کنند و صدای حقیقت و انسانیت را بلندتر از هیاهوی قدرت بشنوند.

موضوعات مرتبط

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button