مقالات

سیاست‌های دوگانه امریکا در قبال انرژی هسته‌ای، جنگ و حمایت از اسرائیل

سیاست‌های دوگانه امریکا در قبال انرژی هسته‌ای، جنگ و حمایت از اسرائیل

غلام علی صارم

پنجشنبه 29/3/1404

پس از پایان جنگ جهانی دوم، نظم نوین جهانی زیر سلطه قدرت‌های پیروز، به‌ویژه ایالات متحده آمریکا شکل گرفت. آمریکا که خود را مدافع آزادی، دموکراسی و نظم جهانی معرفی می‌کرد، در دهه‌های پس از جنگ با سیاست‌های نظامی‌گرایانه و مداخله‌جویانه، چهره‌ای متفاوت از شعارهایش به نمایش گذاشت. بمباران کشورهای مختلف، حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل، و سیاست‌های دوگانه در قبال انرژی هسته‌ای، از جمله مصادیق برجسته این تناقض رفتاری هستند که نه‌تنها موجب رنج ملل مختلف شده، بلکه جایگاه اخلاقی آمریکا در افکار عمومی جهان را به‌شدت تضعیف کرده است.

در طول جنگ جهانی دوم و سال‌های پس از آن، آمریکا در کشورهای متعددی دخالت نظامی مستقیم داشته و مناطقی را هدف بمباران قرار داده است. از جاپان گرفته تا کشورهای جنوب شرق آسیا، خاورمیانه و آمریکای لاتین، فهرستی طولانی از ملت‌ها وجود دارد که هنوز آثار این تجاوزات را در حافظه تاریخی خود حفظ کرده‌اند. اخیراً سفارت چین لیستی از کشورهایی که از سوی آمریکا بمباران شده‌اند منتشر کرد؛ سندی که عمق و گستردگی این سیاست‌های تهاجمی را آشکار می‌سازد. واین هم خلاصه ای از این سند:

«سفارت چین فهرستی از کشورهایی که پس از جنگ جهانی دوم توسط آمریکا بمباران شدند را منتشر کرده است:

  • ژاپن – ۶ و ۹ اوت ۱۹۴۵ (حمله اتمی به هیروشیما و ناگازاکی)
  • کره و چین – ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ (جنگ کره)
  • گواتمالا – ۱۹۵۴
  • اندونزی – ۱۹۵۸
  • کوبا – ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۱
  • گواتمالا – ۱۹۶۰
  • کنگو – ۱۹۶۴
  • لائوس – ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۳
  • ویتنام – ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۳
  • کامبوج – ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۰
  • گواتمالا – ۱۹۶۷ تا ۱۹۶۹
  • گرانادا – ۱۹۸۳
  • لبنان – ۱۹۸۳ و ۱۹۸۴ (حمله به اهداف در لبنان و سوریه)
  • لیبی – ۱۹۸۶
  • السالوادور – ۱۹۸۰
  • نیکاراگوئه – ۱۹۸۰
  • ایران – ۱۹۸۷ (عملیات علیه نیروهای ایرانی در خلیج فارس)
  • پاناما – ۱۹۸۹
  • عراق – ۱۹۹۱ (جنگ خلیج فارس)
  • کویت – ۱۹۹۱
  • سومالی – ۱۹۹۳
  • بوسنی – ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵
  • سودان – ۱۹۹۸
  • افغانستان – ۱۹۹۸
  • یوگسلاوی – ۱۹۹۹
  • یمن – ۲۰۰۲
  • عراق – ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۳ (نیروهای مشترک آمریکا و بریتانیا)
  • عراق – ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۵
  • افغانستان – ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۵
  • پاکستان – ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۵
  • سومالی – ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸ و ۲۰۱۱
  • یمن – ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱
  • لیبی – ۲۰۱۱ و ۲۰۱۵
  • سوریه – ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵

این فهرست شامل بیش از ۲۰ کشور است. هرگز نباید فراموش کنیم که تهدید واقعی برای جهان کیست.

تمام این دنیای ریاکار در سکوت نشسته است.»

اگر به جزئیات موضوع وارد شویم، این همه بمباران ها و قتل و کشتار های وحشیانه هیچ گونه توجیه حقوقی و انسانی ندارد، جز اینکه آنرا یک جنایت تاریخی و جنایت علیه بشریت و سلطه گری های نامشروع نام گذاری نماییم.

در جنگ اخیر اسرائیل علیه مردم غزه، بیش از ۶۰٬۰۰۰ کودک فلسطینی جان خود را از دست دادند، دهها هزار انسان بی دفاع شهید شدند و دهها هزار انسان زخمی گردیده و شاید بیش از ده هزار انسان هنوز هم در زیر آوار ها باشند. این کشتار که با استفاده از تسلیحات آمریکایی انجام شد، موجی از اعتراضات جهانی را در پی داشت. در کشورهای مختلف، مردم با برگزاری تظاهرات گسترده، اقدامات اسرائیل را «نسل‌کشی» و «جنایت جنگی» خواندند. در مقابل، ایالات متحده نه‌تنها از محکومیت این جنایات خودداری کرد، بلکه با حمایت سیاسی، دیپلماتیک و نظامی از اسرائیل، عملاً در کنار طرف متجاوز ایستاد.

در حمله‌ای دیگر، اسرائیل به خاک ایران تجاوز کرد؛ اقدامی که از منظر حقوق بین‌الملل نقض آشکار حاکمیت ملی یک کشور محسوب می‌شود. با این‌حال، واکنش ایران در قالب حملات موشکی متقابل، از سوی بسیاری از کشورها، «دفاع مشروع» تلقی شد. تنها معدود کشورهای غربی، از جمله فرانسه، با اظهاراتی نظیر “اسرائیل حق دفاع از خود دارد” تلاش کردند مسیر روایت را منحرف کنند. این موضع‌گیری‌ها، از دید بسیاری از ناظران بین‌المللی، نوعی چشم‌پوشی وقیحانه بر واقعیت‌ها و تجاوزات آشکار به حساب می‌آید.

یکی از بارزترین نمودهای سیاست‌های دوگانه آمریکا، در مسئله انرژی هسته‌ای ایران نمایان شده است. ایران بارها اعلام کرده که قصد تولید سلاح هسته‌ای ندارد و در همین راستا آمادگی خود را برای مذاکرات و توافقات بین‌المللی ابراز کرده است. با این‌حال، ایالات متحده همواره خواهان توقف کامل برنامه هسته‌ای ایران در بُعد صلح‌آمیز بوده است. این در حالی است که:

  • اسرائیل با وسعتی کمتر از یک استان ایران و جمعیتی کمتر از ده میلیون نفر، دارای سلاح هسته‌ای است؛
  • آمریکا، خود بزرگ‌ترین دارنده زرادخانه اتمی جهان است و سابقه استفاده از آن در هیروشیما و ناکازاکی را دارد؛
  • دیگر قدرت‌های جهانی چون روسیه، فرانسه، هند، پاکستان و کره شمالی نیز به چنین تسلیحاتی دست یافته‌اند.

در این شرایط، منع ایران از بهره‌گیری صلح‌آمیز از فناوری هسته‌ای، بیشتر نشانه‌ای از ترس راهبردی و میل به سلطه‌گری است تا یک اقدام پیشگیرانه مبتنی بر واقعیت.

توجیه رایج مقامات آمریکایی این است که ایران ممکن است در آینده از فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز برای رسیدن به سلاح اتمی استفاده کند؛ اما این صرفاً یک احتمال و “گمان” است. آیا می‌توان تنها بر اساس فرضیه‌ها و نگرانی‌های آینده‌نگرانه، سیاست‌هایی را اتخاذ کرد که عملاً به نابودی زیرساخت‌های ملت‌ها، تحریم‌های فلج‌کننده و حتی جنگ منجر شوند؟ اگر چنین رویکردی پذیرفته شود، آنگاه هیچ کشوری از مظنون شدن، متهم شدن و مجازات شدن در امان نخواهد بود.

سیاست‌های ایالات متحده در قبال مسائل جهانی به‌ویژه در حوزه انرژی هسته‌ای، جنگ و روابط با اسرائیل مبتنی بر معیارهایی دوگانه و منافع‌محور است. این رفتارها نه‌تنها با اصول عدالت بین‌المللی و حقوق بشر در تضادند، بلکه پایه‌های نظم جهانی مبتنی بر قانون را نیز سست می‌کنند. تا زمانی‌که معیارهای یکسان برای همه کشورها به‌کار گرفته نشود و قدرت‌های جهانی پاسخگوی اقدامات خود نباشند، صلح واقعی، صرفاً در حد شعار باقی خواهد ماند. باد این سخن بگوشت، ما مرده و تو زنده

موضوعات مرتبط

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button