درگیری نظامی بین ایران و اسرائیل، از تقابل محدود تا بحران منطقهای

درگیری نظامی بین ایران و اسرائیل، از تقابل محدود تا بحران منطقهای
غلام علی صارم
دوشنبه26جوزا ۱۴۰۴
در سومین ماه بهار 1404، درگیری میان ایران و اسرائیل وارد فاز جدیدی شد که برای نخستین بار پس از دههها تنش، به حمله مستقیم یک کشور به خاک کشور دیگر انجامید. حمله اسرائیل به یکی تأسیسات نظامی در ایران و تلفات غیرنظامی حاصل از آن، واکنش ایران را در قالب حملات موشکی به دنبال داشت. این مقاله کوتاه تلاش دارد تا ضمن بررسی ابعاد حقوقی، نظامی، سیاسی و رسانهای این بحران، به سناریوهای احتمالی آینده نیز بپردازد. پرسش محوری این است که آیا این درگیری به یک جنگ تمامعیار منطقهای منجر خواهد شد یا با مدیریت دیپلماتیک محدود خواهد ماند؟ نتایج نشان میدهد که ادامه بحران نه تنها برای طرفین، بلکه برای ثبات منطقه و اقتصاد جهانی، پیامدهای خطرناکی خواهد داشت.
روابط ایران و اسرائیل از زمان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، وارد مرحلهای خصمانه شد. دو کشور در طی چهار دهه گذشته عمدتاً از طریق جنگهای نیابتی، عملیات اطلاعاتی و تهدیدات لفظی علیه یکدیگر اقدام کردهاند. با این حال، حمله نظامی مستقیم اسرائیل به خاک ایران در ماه جاری 1404، نقطه عطفی در این رویارویی به شمار میرود و میتواند منطقه را وارد دورهای از بیثباتی عمیقتر کند.
۱. ریشهیابی درگیری، از بازدارندگی تا تهاجم پیشدستانه
اسرائیل همواره برنامههای موشکی و نفوذ منطقهای ایران را تهدیدی جدی علیه امنیت ملی خود قلمداد کرده است. در مقابل، ایران نیز سیاستهای توسعهطلبانه اسرائیل در قبال فلسطین و نزدیکی به مرزهای شمالیاش در سوریه را تهدیدآمیز میداند.
در این چارچوب، اسرائیل مدعی شد که به دلیل شناسایی «تهدید فوری»، اقدام به حملهای پیشدستانه کرده است. اما این ادعا، بدون ارائه مدارک عمومی، مورد پذیرش حقوقدانان بینالمللی قرار نگرفته و هیچ منبعی آنرا مورد تایید قرار نداده است. صرف مکرون رئیس جمهور فرانسه با کمال بی حیایی گفت که اسرائیل حق دارد از خود دفاع نماید، در حالیکه دوست و دشمن حمله اسرائیل را در خاک ایران یک حمله تجاوز کارانه و نقض آشکار حریم ایران خوانده اند.
۲. واکنش ایران، پاسخ محدود اما قاطع
ایران در پاسخ، با پرتاب دهها موشک بالستیک میانبرد، تعدادی از پایگاههای نظامی اسرائیل را هدف قرار داد. انتخاب اهداف صرفاً نظامی، نشاندهنده تلاش ایران برای حفظ مشروعیت پاسخ خود در چارچوب حقوق بینالملل بود. اگر در ادامه تاسیسات اقتصادی اسرائیل را هدف قراردادند آنهم در پی حملات اسرائیل به تاسیسات اقتصادی ایران بوده است یعنی در هردو مورد اسرائیل آغاز گر حمله و جنگ بوده است وایران چارچوب حقوقی موضوع را کاملا رعایت نموده است.
این واکنش، علاوه بر جنبه بازدارندگی، پیامی نیز به متحدان ایران در محور مقاومت داشت وآن اینکه : ایران در برابر تجاوز، سکوت نمیکند و قادر به واکنش مستقیم است.
۳. ارزیابی قدرت نظامی و بازدارندگی
۳.۱. اسرائیل: فناوری بالا، اما جغرافیای شکننده؛
- سامانههای پدافندی قدرتمند (گنبد آهنین، فلاخن داوود ، پیکار و اینک تاد امریکا)؛
- توان جنگ سایبری پیشرفته؛
- حمایت نظامی و سیاسی ایالات متحده با متحدانش.
نوت: جنگ اخیر و حملات موشکی ایران بالای اسرائیل در پی تجاوز اسرائیل به خاک ایران و کشتار غیر نظامیان ثابت کرد که سامانه های دفاعی اسرائیل مثل گنبد آهنین، فلاخن داود، پیکاروتاد، هیچکدام در برابر موشک های ایرانی کارآیی نداشته است. همه از این سامانه ها عبور و به اهداف تعیین شده رسیده و تخریبات لازم را ببار آورده است. در حالیکه طبق گزارشهای رسانه ها ایران تا هنوز از موشک های پیشرفته اش که در یک دهه اخیر تولید نموده کار نگرفته و هرآنچه مورد استفاده قرار گرفته موشکهای است که در 22تا 30 سال قبل ساخته بودند. دقیقا امریکا نیز پیشرفته تراز این سامانه های دفاع موشکی که تا هنوز بکار گرفته اند، را ندارد و طبق گفته یکی از مشاورین نظامی آمریکا(داگلاس مکگرگور) مولدین اسلحه امریکا درحالیکه صاحب سرمایه های هنگفت گردیدند، در همه جا و در مصاف با طرف های مقابل ناکام بوده اند. اینک که انگلیس نیز اعلان آمادگی در کنار اسرائیل و در مقابل ایران نموده است یقینا توان بالاتر از اینها نخواهد داشت.
آقای داگلاس که یک نظامی باز نشسته و مشاور وزارت دفاع امریکا است در تحلیلی که از طریق خبرگزاری جمهور به نشررسیده است می نویسد: « اگر اسرائیل به جزیره خارک — جاییکه ۹۰ درصد صادرات نفت ایران از آنجا انجام میشود — یا بندرعباس حمله کند، ایران تنگه هرمز را خواهد بست.
و این یعنی ۲۰ درصد عرضه نفت جهان متوقف خواهد شد.
بعد چه خواهد شد؟
زنجیره تأمین متوقف، تورم غیرقابلکنترول، قیمت تیل به ۷ دالر در هر گالن خواهد رسید.
زندگی طبقه کارگر از هم میپاشد، ترانسپورت متوقف میشود، عرضه مواد غذایی قطع میگردد، اقتصاد نابود میشود — فقط به این دلیل که اسرائیل با این جنگ دیوانهوارش، امریکا را به درون یک جنگ بزرگتر میکشاند؟ جنگی که حتی میتواند به استفاده از سلاحهای هستهای منجر شود؟
ما ۴۰ هزار نیروی نظامی امریکایی در امارات، قطر و خلیج فارس داریم — همه به اهداف آسان برای حملات ایران مبدل شدهاند.
قیمت یک درون «شاهد ۱۳۶» ایرانی تنها ۲۰ هزار دالر است.
قیمت یک راکت پتریوت امریکایی ۴ میلیون دالر است.
فکرش را کنید — ما تمام ذخایر راکتیمان را از دست خواهیم داد، ورشکسته خواهیم شد — و تابوتهای بیشتر از سربازان ما به کشور برخواهند گشت.» (https://www.jomhornews.com)
همینگونه که این آقا آینده این جنگ را به تحلیل گرفته است، اکثر صاحب نظران در رسانه های مختلف همینگونه از توانایی های ایران گفته اند وما نیز در طی بررسی خود ما از رسانه های مختلف همین نتیجه را بدست آورده ایم.
۳.۲. ایران: توان موشکی و نفوذ منطقهای
- هزارها موشک بالستیک با بردهای متفاوت؛
- حضور نیابتی در لبنان، سوریه، عراق و یمن وشاید هم جا های دیگر که تاهنوز رو نگردیده؛
- جمعیت و عمق استراتژیک قابلتوجه.
- مهم تراز همه اینک پیروزی ایران در افکار عامه بین المللی.
گرچه گفته میشود که نتیجه این موازنه، نوعی بازدارندگی متقابل است وهیچیک از طرفین، پیروزی قاطعی در نبرد مستقیم ندارد اما با توجه به ضربه غافلگیرانه اسرائیل و بازسازی سریع و برق آسای مدیریتی ایران و استخدام کدر های ورزیده، نظریه فوق را باید با شک و تردید نگاهش کرد. آنچه ایران در این دوره نشان داد توان مدیریتی و قوت نظامی اش غیر از آنچه که در گذشته اکثرآ رقبایش پیش بینی می کردند بوده است و همچنان بعضا مخالفت های داخلی و سروصدا های که علیه حکومت وجود داشت و دشمنان ایران روی آن حساب میکردند، در این دوره ثابت شد که مردم ایران زمانی که کشور شان مورد تجاوز قرار گیرد همه یک پارچه و متحد در برابردشمن خواهند ایستاد.
۴. ابعاد حقوقی حمله اسرائیل
بر اساس ماده ۵۱ منشور سازمان ملل، استفاده از زور باید در پاسخ به حمله مسلحانه باشد. ادعای اسرائیل درباره «تهدید قریبالوقوع» فاقد تأیید بینالمللی بود و حمله آن، مصداق نقض اصل عدم مداخله و حاکمیت ملی ایران محسوب میشود.
بسیاری از تحلیلگران، حمله اسرائیل را «تجاوز آشکار» و پاسخ ایران را «دفاع مشروع» تلقی کردند.
۵. واکنشهای بینالمللی
۵.۱. ایالات متحده و فرانسه
- فرانسه: اعلام حمایت از “حق دفاع اسرائیل”
- ترامپ: نفی دخالت آمریکا و دعوت به مذاکره
۵.۲. روسیه و چین
- محکومیت حمله اسرائیل به خاک ایران؛
- درخواست تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت.
۵.۳. کشورهای عربی
- موضع دوگانه و محتاطانه عربستان و امارات؛
- حمایت نسبی قطر و عراق از ایران؛
- اعلان حمایت قاطعانه وزیر دفاع پاکستان از ایران.
۶. نقش رسانهها: نبرد روایتها
پوشش رسانهای حادثه، بیشتر تابع منافع سیاسی بود تا واقعیت میدانی. رسانههای غربی روایت اسرائیل را در اولویت قرار دادند، در حالی که رسانههای شرقی و منطقهای بر قربانیان غیرنظامی و نقض حقوق بشر تأکید داشتند.
در واقع، نبرد روایتها تبدیل به سلاحی تأثیرگذارتر از موشکها شده است.
اما آنچه غیر قابل انکار است اینست که در رسانه های همگانی شکست اسرائیل و حامیانش از همان حمله نخست اسرائیل اعلان گردیده و همه این حمله را تجاوز کارانه خواندند. امروز اسرائیل و حامیانش بزرگترین شکست را در اذهان بین المللی تجربه می کنند.
امریکا که متحداصلی و حامی اسرائیل است نیز با محاسبه غلطی که از موضوع داشت در این سرافگندگی بین المللی پیشگام است. در نخستین روز حمله اینها کار ایران را تمام دانسته بودند و ترامپ با غرور طی بیانیه ای گفت که: ما به ایران دو ماه وقت داده بودیم حالا 61روز شد، خبر های دیگری هم در راه است. فکر کرده بودند که با نابود کردن چند فرمانده بزرگ ایران ساختار نظامی و سیاسی آن متلاشی خواهد شد. اما توانایی بازسازی مدیریتی ایران ثابت کردکه این کشور با این گونه حرکات نخواهد لرزید. اینک آقای ترامپ در پی مهار آتش جنگ است و بیانیه ها و پیام ها و تماس هایش با کشور های روسیه و…. نشاندهنده پذیرش شکست هم در اذهان بین المللی و هم در میدان جنگ میباشد.
آنچه که در این جنگ بیش از همه مهم به نظر میرسد اینست که حمله اسرائیل را همه یک حمله تجاوز کارانه دانسته و دفاع توانمند ایران را دفاع مشروع گفته اند که این خود درواقع رقم خوردن پیروزی ایران در این جنگ میباشد.
۷. سناریوهای پیش رو
سناریو اول: گسترش جنگ به سطح منطقهای
در صورت تداوم حملات، حزبالله، یمن و حماس نیز ممکن است بهطور گسترده وارد میدان شوند. احتمال واکنش عربستان و ترکیه نیز مطرح است. اینکه این واکنش چگونه خواهد بود گذشت زمان آنرا روشن خواهد ساخت زیرا سیاست و استراتیژی عربستان در دست امریکا و اردوغان رهبر ترکیه در برابر اسرائیل موضع گیری های متلون داشته که نمیتوان روی آن حساب باز کرد.
سناریو دوم: مذاکره غیرمستقیم با میانجیگری قدرتهای بزرگ
در صورت فشار چین، روسیه یا اروپا، ممکن است آتشبس موقتی شکل بگیرد.
سناریو سوم: بازگشت به جنگ نیابتی و سایبری
دو طرف ممکن است پس از مدتی، تنش را به فضای مجازی، حملات اطلاعاتی و نیابتی منتقل کنند.
درنتیجه:
تقابل ایران و اسرائیل به نقطه حساسی رسیده است؛ نقطهای که هر خطای محاسباتی میتواند کل منطقه را درگیر جنگی ویرانگر کند. در حالی که طرفین تلاش میکنند از خود چهرهای مقتدر نشان دهند، اما روشن است که شکست و بابودی اسرائیل در حال رقم خوردن است. زیرا حملات موشکی ایران و ضعف قدرت دفاع اسرائیل برتری ایران را در این میدان عملا نشان داده است، به نظر میرسد که حامیان اسرائیل بازهم تلاش خواهند کرد که اسرائیل را زنده نگهداشته واز نگاه نظامی به برتری برسانند که همین شکست سامانه های دفاعی مثل گنبد آهنین، فلاخن داود، پیکار و تاد امریکایی این فکر را عملا منتفی نموده است ولیکن بازهم اینها تلاش خود را خواهند کرد. ونهایتا در پی آتش بس و صلح و دست بدامن میانجی گران خواهند گردید و آینده این بحران، وابسته به تصمیم بازیگران جهانی، پایداری داخلی کشورها و توان مدیریت روایتها خواهد بود. بررسی ها نشان میدهند که اکنون زمان آن است تا دیپلماسی جایگزین موشکها شود، پیش از آنکه فرصت دیر شود و این یک قاعده کلی است در هر جنگی. والسلام
غلام علی صارم
دوشنبه26جوزا ۱۴۰۴
در سومین ماه بهار 1404، درگیری میان ایران و اسرائیل وارد فاز جدیدی شد که برای نخستین بار پس از دههها تنش، به حمله مستقیم یک کشور به خاک کشور دیگر انجامید. حمله اسرائیل به یکی تأسیسات نظامی در ایران و تلفات غیرنظامی حاصل از آن، واکنش ایران را در قالب حملات موشکی به دنبال داشت. این مقاله کوتاه تلاش دارد تا ضمن بررسی ابعاد حقوقی، نظامی، سیاسی و رسانهای این بحران، به سناریوهای احتمالی آینده نیز بپردازد. پرسش محوری این است که آیا این درگیری به یک جنگ تمامعیار منطقهای منجر خواهد شد یا با مدیریت دیپلماتیک محدود خواهد ماند؟ نتایج نشان میدهد که ادامه بحران نه تنها برای طرفین، بلکه برای ثبات منطقه و اقتصاد جهانی، پیامدهای خطرناکی خواهد داشت.
روابط ایران و اسرائیل از زمان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، وارد مرحلهای خصمانه شد. دو کشور در طی چهار دهه گذشته عمدتاً از طریق جنگهای نیابتی، عملیات اطلاعاتی و تهدیدات لفظی علیه یکدیگر اقدام کردهاند. با این حال، حمله نظامی مستقیم اسرائیل به خاک ایران در ماه جاری 1404، نقطه عطفی در این رویارویی به شمار میرود و میتواند منطقه را وارد دورهای از بیثباتی عمیقتر کند.
۱. ریشهیابی درگیری، از بازدارندگی تا تهاجم پیشدستانه
اسرائیل همواره برنامههای موشکی و نفوذ منطقهای ایران را تهدیدی جدی علیه امنیت ملی خود قلمداد کرده است. در مقابل، ایران نیز سیاستهای توسعهطلبانه اسرائیل در قبال فلسطین و نزدیکی به مرزهای شمالیاش در سوریه را تهدیدآمیز میداند.
در این چارچوب، اسرائیل مدعی شد که به دلیل شناسایی «تهدید فوری»، اقدام به حملهای پیشدستانه کرده است. اما این ادعا، بدون ارائه مدارک عمومی، مورد پذیرش حقوقدانان بینالمللی قرار نگرفته و هیچ منبعی آنرا مورد تایید قرار نداده است. صرف مکرون رئیس جمهور فرانسه با کمال بی حیایی گفت که اسرائیل حق دارد از خود دفاع نماید، در حالیکه دوست و دشمن حمله اسرائیل را در خاک ایران یک حمله تجاوز کارانه و نقض آشکار حریم ایران خوانده اند.
۲. واکنش ایران، پاسخ محدود اما قاطع
ایران در پاسخ، با پرتاب دهها موشک بالستیک میانبرد، تعدادی از پایگاههای نظامی اسرائیل را هدف قرار داد. انتخاب اهداف صرفاً نظامی، نشاندهنده تلاش ایران برای حفظ مشروعیت پاسخ خود در چارچوب حقوق بینالملل بود. اگر در ادامه تاسیسات اقتصادی اسرائیل را هدف قراردادند آنهم در پی حملات اسرائیل به تاسیسات اقتصادی ایران بوده است یعنی در هردو مورد اسرائیل آغاز گر حمله و جنگ بوده است وایران چارچوب حقوقی موضوع را کاملا رعایت نموده است.
این واکنش، علاوه بر جنبه بازدارندگی، پیامی نیز به متحدان ایران در محور مقاومت داشت وآن اینکه : ایران در برابر تجاوز، سکوت نمیکند و قادر به واکنش مستقیم است.
۳. ارزیابی قدرت نظامی و بازدارندگی
۳.۱. اسرائیل: فناوری بالا، اما جغرافیای شکننده؛
- سامانههای پدافندی قدرتمند (گنبد آهنین، فلاخن داوود ، پیکار و اینک تاد امریکا)؛
- توان جنگ سایبری پیشرفته؛
- حمایت نظامی و سیاسی ایالات متحده با متحدانش.
نوت: جنگ اخیر و حملات موشکی ایران بالای اسرائیل در پی تجاوز اسرائیل به خاک ایران و کشتار غیر نظامیان ثابت کرد که سامانه های دفاعی اسرائیل مثل گنبد آهنین، فلاخن داود، پیکاروتاد، هیچکدام در برابر موشک های ایرانی کارآیی نداشته است. همه از این سامانه ها عبور و به اهداف تعیین شده رسیده و تخریبات لازم را ببار آورده است. در حالیکه طبق گزارشهای رسانه ها ایران تا هنوز از موشک های پیشرفته اش که در یک دهه اخیر تولید نموده کار نگرفته و هرآنچه مورد استفاده قرار گرفته موشکهای است که در 22تا 30 سال قبل ساخته بودند. دقیقا امریکا نیز پیشرفته تراز این سامانه های دفاع موشکی که تا هنوز بکار گرفته اند، را ندارد و طبق گفته یکی از مشاورین نظامی آمریکا(داگلاس مکگرگور) مولدین اسلحه امریکا درحالیکه صاحب سرمایه های هنگفت گردیدند، در همه جا و در مصاف با طرف های مقابل ناکام بوده اند. اینک که انگلیس نیز اعلان آمادگی در کنار اسرائیل و در مقابل ایران نموده است یقینا توان بالاتر از اینها نخواهد داشت.
آقای داگلاس که یک نظامی باز نشسته و مشاور وزارت دفاع امریکا است در تحلیلی که از طریق خبرگزاری جمهور به نشررسیده است می نویسد: « اگر اسرائیل به جزیره خارک — جاییکه ۹۰ درصد صادرات نفت ایران از آنجا انجام میشود — یا بندرعباس حمله کند، ایران تنگه هرمز را خواهد بست.
و این یعنی ۲۰ درصد عرضه نفت جهان متوقف خواهد شد.
بعد چه خواهد شد؟
زنجیره تأمین متوقف، تورم غیرقابلکنترول، قیمت تیل به ۷ دالر در هر گالن خواهد رسید.
زندگی طبقه کارگر از هم میپاشد، ترانسپورت متوقف میشود، عرضه مواد غذایی قطع میگردد، اقتصاد نابود میشود — فقط به این دلیل که اسرائیل با این جنگ دیوانهوارش، امریکا را به درون یک جنگ بزرگتر میکشاند؟ جنگی که حتی میتواند به استفاده از سلاحهای هستهای منجر شود؟
ما ۴۰ هزار نیروی نظامی امریکایی در امارات، قطر و خلیج فارس داریم — همه به اهداف آسان برای حملات ایران مبدل شدهاند.
قیمت یک درون «شاهد ۱۳۶» ایرانی تنها ۲۰ هزار دالر است.
قیمت یک راکت پتریوت امریکایی ۴ میلیون دالر است.
فکرش را کنید — ما تمام ذخایر راکتیمان را از دست خواهیم داد، ورشکسته خواهیم شد — و تابوتهای بیشتر از سربازان ما به کشور برخواهند گشت.» (https://www.jomhornews.com)
همینگونه که این آقا آینده این جنگ را به تحلیل گرفته است، اکثر صاحب نظران در رسانه های مختلف همینگونه از توانایی های ایران گفته اند وما نیز در طی بررسی خود ما از رسانه های مختلف همین نتیجه را بدست آورده ایم.
۳.۲. ایران: توان موشکی و نفوذ منطقهای
- هزارها موشک بالستیک با بردهای متفاوت؛
- حضور نیابتی در لبنان، سوریه، عراق و یمن وشاید هم جا های دیگر که تاهنوز رو نگردیده؛
- جمعیت و عمق استراتژیک قابلتوجه.
- مهم تراز همه اینک پیروزی ایران در افکار عامه بین المللی.
گرچه گفته میشود که نتیجه این موازنه، نوعی بازدارندگی متقابل است وهیچیک از طرفین، پیروزی قاطعی در نبرد مستقیم ندارد اما با توجه به ضربه غافلگیرانه اسرائیل و بازسازی سریع و برق آسای مدیریتی ایران و استخدام کدر های ورزیده، نظریه فوق را باید با شک و تردید نگاهش کرد. آنچه ایران در این دوره نشان داد توان مدیریتی و قوت نظامی اش غیر از آنچه که در گذشته اکثرآ رقبایش پیش بینی می کردند بوده است و همچنان بعضا مخالفت های داخلی و سروصدا های که علیه حکومت وجود داشت و دشمنان ایران روی آن حساب میکردند، در این دوره ثابت شد که مردم ایران زمانی که کشور شان مورد تجاوز قرار گیرد همه یک پارچه و متحد در برابردشمن خواهند ایستاد.
۴. ابعاد حقوقی حمله اسرائیل
بر اساس ماده ۵۱ منشور سازمان ملل، استفاده از زور باید در پاسخ به حمله مسلحانه باشد. ادعای اسرائیل درباره «تهدید قریبالوقوع» فاقد تأیید بینالمللی بود و حمله آن، مصداق نقض اصل عدم مداخله و حاکمیت ملی ایران محسوب میشود.
بسیاری از تحلیلگران، حمله اسرائیل را «تجاوز آشکار» و پاسخ ایران را «دفاع مشروع» تلقی کردند.
۵. واکنشهای بینالمللی
۵.۱. ایالات متحده و فرانسه
- فرانسه: اعلام حمایت از “حق دفاع اسرائیل”
- ترامپ: نفی دخالت آمریکا و دعوت به مذاکره
۵.۲. روسیه و چین
- محکومیت حمله اسرائیل به خاک ایران؛
- درخواست تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت.
۵.۳. کشورهای عربی
- موضع دوگانه و محتاطانه عربستان و امارات؛
- حمایت نسبی قطر و عراق از ایران؛
- اعلان حمایت قاطعانه وزیر دفاع پاکستان از ایران.
۶. نقش رسانهها: نبرد روایتها
پوشش رسانهای حادثه، بیشتر تابع منافع سیاسی بود تا واقعیت میدانی. رسانههای غربی روایت اسرائیل را در اولویت قرار دادند، در حالی که رسانههای شرقی و منطقهای بر قربانیان غیرنظامی و نقض حقوق بشر تأکید داشتند.
در واقع، نبرد روایتها تبدیل به سلاحی تأثیرگذارتر از موشکها شده است.
اما آنچه غیر قابل انکار است اینست که در رسانه های همگانی شکست اسرائیل و حامیانش از همان حمله نخست اسرائیل اعلان گردیده و همه این حمله را تجاوز کارانه خواندند. امروز اسرائیل و حامیانش بزرگترین شکست را در اذهان بین المللی تجربه می کنند.
امریکا که متحداصلی و حامی اسرائیل است نیز با محاسبه غلطی که از موضوع داشت در این سرافگندگی بین المللی پیشگام است. در نخستین روز حمله اینها کار ایران را تمام دانسته بودند و ترامپ با غرور طی بیانیه ای گفت که: ما به ایران دو ماه وقت داده بودیم حالا 61روز شد، خبر های دیگری هم در راه است. فکر کرده بودند که با نابود کردن چند فرمانده بزرگ ایران ساختار نظامی و سیاسی آن متلاشی خواهد شد. اما توانایی بازسازی مدیریتی ایران ثابت کردکه این کشور با این گونه حرکات نخواهد لرزید. اینک آقای ترامپ در پی مهار آتش جنگ است و بیانیه ها و پیام ها و تماس هایش با کشور های روسیه و…. نشاندهنده پذیرش شکست هم در اذهان بین المللی و هم در میدان جنگ میباشد.
آنچه که در این جنگ بیش از همه مهم به نظر میرسد اینست که حمله اسرائیل را همه یک حمله تجاوز کارانه دانسته و دفاع توانمند ایران را دفاع مشروع گفته اند که این خود درواقع رقم خوردن پیروزی ایران در این جنگ میباشد.
۷. سناریوهای پیش رو
سناریو اول: گسترش جنگ به سطح منطقهای
در صورت تداوم حملات، حزبالله، یمن و حماس نیز ممکن است بهطور گسترده وارد میدان شوند. احتمال واکنش عربستان و ترکیه نیز مطرح است. اینکه این واکنش چگونه خواهد بود گذشت زمان آنرا روشن خواهد ساخت زیرا سیاست و استراتیژی عربستان در دست امریکا و اردوغان رهبر ترکیه در برابر اسرائیل موضع گیری های متلون داشته که نمیتوان روی آن حساب باز کرد.
سناریو دوم: مذاکره غیرمستقیم با میانجیگری قدرتهای بزرگ
در صورت فشار چین، روسیه یا اروپا، ممکن است آتشبس موقتی شکل بگیرد.
سناریو سوم: بازگشت به جنگ نیابتی و سایبری
دو طرف ممکن است پس از مدتی، تنش را به فضای مجازی، حملات اطلاعاتی و نیابتی منتقل کنند.
درنتیجه:
تقابل ایران و اسرائیل به نقطه حساسی رسیده است؛ نقطهای که هر خطای محاسباتی میتواند کل منطقه را درگیر جنگی ویرانگر کند. در حالی که طرفین تلاش میکنند از خود چهرهای مقتدر نشان دهند، اما روشن است که شکست و بابودی اسرائیل در حال رقم خوردن است. زیرا حملات موشکی ایران و ضعف قدرت دفاع اسرائیل برتری ایران را در این میدان عملا نشان داده است، به نظر میرسد که حامیان اسرائیل بازهم تلاش خواهند کرد که اسرائیل را زنده نگهداشته واز نگاه نظامی به برتری برسانند که همین شکست سامانه های دفاعی مثل گنبد آهنین، فلاخن داود، پیکار و تاد امریکایی این فکر را عملا منتفی نموده است ولیکن بازهم اینها تلاش خود را خواهند کرد. ونهایتا در پی آتش بس و صلح و دست بدامن میانجی گران خواهند گردید و آینده این بحران، وابسته به تصمیم بازیگران جهانی، پایداری داخلی کشورها و توان مدیریت روایتها خواهد بود. بررسی ها نشان میدهند که اکنون زمان آن است تا دیپلماسی جایگزین موشکها شود، پیش از آنکه فرصت دیر شود و این یک قاعده کلی است در هر جنگی. والسلام