جنایات ننگین انگلیس ها در شبه قاره هند – خلاصه کتاب «اختناق هندوستان» اثر ویل دورانت

جنایات ننگین انگلیس ها در شبه قاره هند
خلاصه کتاب «اختناق هندوستان» اثر ویل دورانت
غلام علی صارم
24/3/1404
چنانچه در ذیل مطالعه می فرمایید، ویل دورانت در سال 1930میلادی در حالیکه استعمار انگلیس در هند حاکمیت داشت سفر نموده بود. هدف او از این سفر تکمیل تحقیقاتش در مورد تاریخ هند بود و او این مطالب را برای کتابی که در نظر داشت( تاریخ تمدن« شرق گهواره تمدن») تهیه می نمود. از نوشته هایش برداشت میشود که او سخت تحت تاثیر مظلومیت این مردم قرار گرفته بوده، بحدی که میگوید: «نتیجه مشهودات و مطالعات من در عمق کیفیت زندگانی مردم این مملکت بمن ثابت نمود که در پیشگاه دسته ای بزرگ از انسانها تقریبا یک پنجم جامعه بشری که در زیر بار فقر و فشار استبداد می نالید تحقیق و نویسندگی کاری پوچ و بی معنی است. آنچه که در هندوستان مشاهده نمودم سراپای وجودم را به لرزه درآورد. هیچ تصور نمی کردم ممکن است دولتی در دنیا پیدا شود که تا این اندازه حاضر باشد رعایای خود را درگرداب سیاه روزگاری و تیره بختی غوطه ور ببیند.» او در جایی دیگر می نویسد که یک بار فکر کردم که تمام کار های تحقیقاتی خودم را ترک نموده و در کنار مردم هند برای آزادی شان مبارزه نمایم.
زمینه و هدف کتاب
ویل دورانت در سفری که در سال 1930 به هند داشت، از نزدیک با وضعیت اسفبار مردم این کشور آشنا شد. او پس از بازگشت به آمریکا، با نگارش این کتاب، تلاش کرد تا جهانیان بهویژه مردم غرب، بهویژه آمریکاییها، را از واقعیتهای استعمار بریتانیا در هند آگاه کند. او این اثر را «دادخواهی هند» مینامد، نه فقط برای نشان دادن بدبختیها، بلکه برای اعتراض به بیعدالتی تاریخی.
مهمترین محورهای کتاب
- جنایات اقتصادی استعمار بریتانیا
- بریتانیا منابع طبیعی، معادن، محصولات کشاورزی و صنایع دستی هند را چپاول کرد.
- هند که روزگاری یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا بود، بر اثر سیاستهای استعماری به یکی از فقیرترین کشورها تبدیل شد.
- صنایع بومی، بهویژه نساجی سنتی هند، عمداً نابود شدند تا بازار فروش منسوجات انگلیسی فراهم شود.
- فقر، قحطی و بیتوجهی استعمارگران
- دورانت بارها از قحطیهای پیدرپی سخن میگوید که میلیونها نفر را به کام مرگ کشاندند، درحالیکه دولت بریتانیا نهتنها کمک نکرد، بلکه مالیات را هم افزایش داد.
- وی فقر گسترده، سوءتغذیه، بیسوادی و محرومیت مردم هند را نتیجه مستقیم ظلم ساختاری بریتانیا میداند.
- نقض فرهنگی و تحقیر تمدن هندی
- دورانت معتقد است تمدن کهن هند از نظر فرهنگی، فلسفی و اخلاقی برتر از تمدن غرب بود، اما استعمارگران با تحقیر فرهنگی، سعی در تضعیف روحیه و هویت ملی مردم هند داشتند.
- او به تخریب ارزشهای بومی و جایگزینی آن با ارزشهای استعماری اشاره میکند.
- 4. دفاع از مبارزات استقلالطلبانه هند
- دورانت آشکارا از رهبران ملی هند مانند مهاتما گاندی، نهرو و دیگران حمایت میکند.
- او معتقد است مقاومت مردم هند در برابر ظلم بریتانیا، مشروع، اخلاقی و تاریخی است.
- نقد غرب و سکوت آمریکا
- یکی از جنبههای مهم کتاب، انتقاد دورانت از سکوت جوامع غربی در برابر جنایات استعماری است.
- او آمریکاییها را به همدلی با هندیها دعوت میکند و میگوید که سکوت در برابر ظلم، شریک ظلم شدن است.
سبک نگارش و لحن کتاب
- کتاب لحنی آتشین، عاطفی و مستقیم دارد.
- با وجود آنکه ویل دورانت بیشتر بهعنوان یک فیلسوف و مورخ آرامشخصیت شناخته میشود، اما در این کتاب از الفاظ تند علیه استعمارگران انگلیسی استفاده میکند.
- این کتاب، بیشتر شبیه دادخواستی حقوقی، انسانی و اخلاقی است تا یک تحقیق تاریخی خشک.
اهمیت کتاب امروز
- «اختناق هندوستان» سندی مهم برای فهم تأثیر واقعی استعمار بر ملتهاست.
- برخلاف بسیاری از تحلیلهای غربی که استعمار را با رویکرد «تمدنآور» توجیه میکنند، دورانت آن را سیستماتیک، غیراخلاقی و جنایتکارانه توصیف میکند.
درذیل می پردازیم به ظالم و جنایاتی که انگلیس های برمردم هند رواداشته اند که تا حدی که جمعی خانه و خانواده های خود را ترک کردندو ده ها هزار انسان دست به خودکشی زدند و صدهاهزار انسان بخاطر عدم توانایی پرداخت مالیات و یا جرایم تعیین شده به قفس های آهننی انداخته شده و به آفتار گذاشته شده وهزاران نوع جنایت دیگر.
ویل دورانت در این زمینه با لحنی شدیداً انتقادی، گزارشهای تکاندهندهای ارائه میدهد. در ادامه، نکات کلیدی درباره شدت ظلم استعمار بریتانیا بر مردم هند را خلاصه کردهام، که البته آنچه را در نظر دارم همین است ودر نتیجه گیری و جملات اختتامیه متذکر خواهیم شد.
ظلم و ستم بریتانیا بر مردم هند از دید ویل دورانت
- نابودی اقتصاد روستایی و زندگی دهقانی
- بریتانیا با اعمال مالیاتهای سنگین بر کشاورزان هندی، باعث شد بسیاری از آنها خانه و زمین خود را از دست بدهند.
- در برخی مناطق، بیش از ۵۰٪ درآمد روستاییان به عنوان مالیات گرفته میشد.
- دهقانان مجبور میشدند برای پرداخت مالیات، حتی در زمان قحطی، غله خود را بفروشند یا گرو بگذارند. نتیجه این عمل معلوم است که منجر می شد به: گرسنگی، ورشکستگی و آوارگی.
- بسیاری از خانوادهها از روستاها فرار کردند و به شهرهای پر از فقر پناه آوردند.
- اواز مواردی سخن میگوید که وقتی به یک نفر انگلیس خون ضرورت می شد داکتران هندو ها را به صف قرار داده و خون های شانرا چک می کردند و از آنکه ضرورت ایشان بود می گرفتند و خون را از فرد هند قسمی می گرفتند که او در همان تخت بیمارستان جان میداد و بعد مرده اش را بیرون می کردند. البته از گونه عملیات ها صدها هزار مرتبه صورت گرفته است.
ویل دورانت مینویسد: «بریتانیا با مالیات و بیرحمی، زمین را از زیر پای میلیونها دهقان بیرون کشید و آنان را به بردگان مدرن تبدیل کرد.»
- قحطیهای ساختگی (مصنوعی) و میلیونها مرگ
- بریتانیا با کنترل کامل بر تولید و توزیع غذا، و در عین حال صدور انبوه غله به اروپا، باعث چندین قحطی گسترده شد.
- در فاصلهی 1770 تا 1900، حدود 30 تا 50 میلیون هندی بر اثر گرسنگی جان باختند.
- در یکی از قحطیها در بنگال، فقط در سال 1770، بیش از ۱۰ میلیون نفر کشته شدند.
- دولت بریتانیا حتی در اوج قحطی، صادرات برنج، گندم و ذرت از هند به انگلیس را متوقف نکرد.
نقل قول از دورانت: «مردم از گرسنگی جان میدادند درحالیکه غذا به اروپا میرفت. این دیگر سهلانگاری نبود، قتل عمد جمعی بود»
- ویرانی صنایع دستی و بومی
- بریتانیا بازارهای هند را غرق در کالاهای صنعتی ساخت انگلستان کرد و در عوض، صنایع سنتی هند مانند پارچهبافی، فلزکاری، سرامیک و نجاری را از میان برد.
- هزاران کارگاه سنتی تعطیل شد و میلیونها صنعتگر به فقر و آوارگی افتادند.
- برخی خانوادهها تا جایی دچار فقر شدند که برای زنده ماندن، فرزندان خود را فروختند یا ترک کردند.
دورانت: «امپراتوری بریتانیا با زور سرنیزه و ترفند تجارت، نهتنها ثروت مردم را گرفت، بلکه نان شب آنان را هم برید.»
- سرکوب اعتراضات و خشونت مستقیم
- هرگونه مخالفت با دولت استعمار، با خشونت شدید پاسخ داده میشد.
- مردم معترض در بسیاری موارد بدون محاکمه، تیرباران یا به دار آویخته میشدند.
- فاجعهی آمریتسار (1919) نمونهی بارز است: نظامیان انگلیسی صدها معترض غیرمسلح را در پارک جالیانوالا باغ قتلعام کردند.
دورانت این حادثه را «نمونهای از وحشیگری قرون وسطایی در قرن بیستم» مینامد.
- 5. تحقیر فرهنگی و روحی ملت هند
- مردم هند دائماً با تبلیغات استعماری تحقیر میشدند؛ انگلیسیها آنان را «نژادی پست»، «وحشی» یا «ناتوان از خودمدیریتی» میخواندند.
- آموزش و فرهنگ سنتی هند سرکوب شد و جای آن را نظام آموزشی تقلیدی غرب گرفت که تنها هدفش تربیت خدمتکار برای امپراتوری بریتانیا بود.
- این موجب از هم پاشیدگی هویت فرهنگی، روحی و اخلاقی جامعه شد.
- 6. مهاجرت اجباری و بیخانمانی
- برخی از کشاورزان و صنعتگران، که دیگر توان پرداخت مالیات نداشتند، به مناطق دیگر یا حتی کشورهای دیگر مانند جزایر کارائیب و آفریقا مهاجرت اجباری کردند، بهعنوان کارگران قراردادی یا عملاً برده.
- بسیاری از خانوادهها خانه و کاشانهی خود را رها کردند و در زاغههای شهری یا در حاشیه راهآهنها آواره شدند.
نتیجهگیری ویل دورانت:
ویل دورانت بر این باور است که استعمار بریتانیا در هند، صرفاً یک پروژه سیاسی یا اقتصادی نبود، بلکه یک فاجعهی انسانی و اخلاقی در ابعاد گسترده بود. او آن را «اختناق یک ملت کهن» توصیف میکند و مینویسد:
«هیچ فاجعهای در تاریخ بشریت از نظر وسعت فقر، گرسنگی، مرگ، و نابودی روانی یک ملت، با استعمار هند توسط بریتانیا قابل مقایسه نیست.»