مقالات

تأملی بر جهان معاصر، عصر تکنولوژی یا عصر جاهلیت مدرن؟

تأملی بر جهان معاصر، عصر تکنولوژی یا عصر جاهلیت مدرن؟

غلام علی صارم

10/3/1404

در دنیای امروز، با وجود پیشرفت‌های چشم‌گیر علمی و تکنولوژیکی، ما شاهد خشونت‌های گسترده، جنگ‌های بی‌پایان و بحران‌های انسانی در اقصی نقاط جهان هستیم. از غزه و فلسطین تا یمن، از اوکراین تا ایران، از شبه‌قاره هند تا شبه‌جزیره کوریا، گویا جهان در آتش جنگ و دشمنی می‌سوزد. این واقعیت‌های تلخ این پرسش را در ذهن هر انسان دغدغه‌مند ایجاد می‌کند که: آیا واقعاً در «عصر انسانیت» و «عصر فرهنگ» زندگی می‌کنیم یا در «عصر جاهلیت مدرن»، عصری که در آن ظاهراً فناوری و دانش پیشرفت کرده، اما عقلانیت، اخلاق و انسانیت در سراشیبی سقوط قرار گرفته‌اند؟

مادر شرایطی قرار گرفته ایم که همه روزه از مرگبارترین سلاح ها روگشایی گردیده و مورد آزمایش قرار می گیرند. بوضوح گفته میتوانیم که مخصوصا در این پنج سال اخیر آنقدر که سلاح های که به منظور قتل و کشتار انسانها تهیه شده، روگشایی گردیده از کتاب روگشایی نگردیده است.!

دراین زمینه با در نظر داشت موارد فوق و جلوگیری از اطاله کلام مطالبی را در چهار بخش بصورت جداگانه تقسیم بندی و به عرض میرسانم.

بخش اول

آمار درد و فاجعه در جهان امروز

  1. منطقه خاورمیانه، خاصتاً فلسطین و یمن، سال‌هاست که به صحنه‌ای از جنگ‌های ویرانگر بدل شده است. مردم بی‌دفاع غزه، قربانیان اصلی سیاست‌های استعماری و تجاوزگرانه اسرائیل‌اند که با حملات متداوم هوایی و زمینی، هزاران کشته و زخمی، میلیون‌ها آواره و تخریب کامل زیرساخت‌های غیرنظامی را بر جای گذاشته است.
  2. در یمن، جنگ فرسایشی و نیابتی میان نیروهای ائتلاف به رهبری عربستان سعودی و گروه‌های مقاومت، نه‌تنها زیربناهای اقتصادی و انسانی این کشور فقیر را نابود کرده، بلکه نسل‌های آینده را نیز با فقر، گرسنگی و بیماری روبرو ساخته است.
  3. جنگ روسیه و اوکراین، که از سال 2022 شدت یافته، اکنون به یکی از خطرناک‌ترین منازعات قرن بیست و یکم بدل شده است. هزاران انسان در این جنگ کشته، میلیون‌ها نفر آواره و اقتصاد هر دو کشور دچار خسارات هنگفت شده است.
  4. بحران میان هند و پاکستان، با سابقه دیرینه درگیری بر سر کشمیر، در آستانه استفاده از سلاح‌های هسته‌ای قرار گرفت و نشان داد که حتی با داشتن دموکراسی‌های ساختاری، عقلانیت سیاسی تا چه اندازه شکننده و ناپایدار است.
  5. کوریای شمالی و جنوبی، که در سایه جنگ کوریا هرگز به صلح واقعی دست نیافته‌اند، هر لحظه امکان دارد دوباره به جبهه‌ای از یک جنگ تمام‌عیار بدل شوند؛ آن‌هم در منطقه‌ای که جاپان نیز همواره آماده ورود به صحنه نظامی است.
  6. ایران، کشوری با تمدن دیرینه، چهار دهه است که تحت تحریم‌های شدید اقتصادی قرار دارد. این تحریم‌ها بیش از هرچیز زندگی مردم عادی را نشانه رفته و آنها را با مشکلات شدید معیشتی و اجتماعی روبرو ساخته است.

بخش دوم

نقش قدرت‌های بزرگ؛ حقوق بشر یا نقاب بر چهره استبداد؟

در اکثر این بحران‌ها، کشورهای مدعی دموکراسی و حقوق بشر – خاصه ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و متحدان غربی‌شان – یا مستقیماً درگیر جنگ‌ها هستند یا با حمایت‌های تسلیحاتی، مالی و سیاسی، طرفین درگیری را تغذیه می‌کنند.

ایالات متحده به‌عنوان بزرگترین صادرکننده تسلیحات جهان، همواره در پشت پرده بسیاری از جنگ‌ها حضور دارد. حملات هوایی اسرائیل به غزه، با تسلیحات آمریکایی انجام می‌شود؛ حمایت آمریکا از اوکراین علیه روسیه، زمینه‌ساز طولانی‌تر شدن درگیری و افزایش تلفات انسانی شده است؛ سکوت غرب در برابر جنایات اسرائیل در غزه و عربستان در یمن، چهره واقعی استاندارد دوگانه آنان در موضوع حقوق بشر را آشکار می‌سازد.

در23سال حاکمیت سه رئیس جمهور در امریکا (کلنتن، بوش پسر و اوباما) به 9 کشور اسلامی حمله کردند، 11 یازده میلیون انسان مسلمان را کشتند و کسی هم به اینها نگفت تروریست و یا به اصطلاح عامیانه نگفتند که بالای چشمتان ابروست.

حتی سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل و شورای حقوق بشر نیز تحت نفوذ قدرت‌های بزرگ قرار دارند و اغلب از اتخاذ مواضع قاطع در برابر جنایات جنگی سر باز می‌زنند یا تنها به صدور بیانیه‌های بی‌اثر اکتفا می‌کنند.

بخش سوم

تکنولوژی در خدمت انسان یا وسیله‌ای برای انهدام انسانیت؟

پیشرفت‌های تکنولوژیکی در زمینه‌هایی چون هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی، انرژی هسته‌ای، ارتباطات و حمل‌ونقل، اگرچه امکان‌های نوینی برای بهبود زندگی بشر فراهم کرده‌اند، اما در بسیاری موارد این دستاوردها به‌جای خدمت به انسان، به ابزارهایی برای کنترل، سرکوب و نابودی انسان تبدیل شده‌اند.

پهپادهای نظامی، موشک‌های هوشمند، فناوری جاسوسی، سانسور دیجیتال، الگوریتم‌های جنگ روانی و اخبار جعلی – همگی از ابزارهای تکنولوژیکی هستند که در خدمت جاه‌طلبی‌های سیاسی و اقتصادی قرار گرفته‌اند.

امروز دیگر تکنولوژی ضامن سعادت بشر نیست، بلکه به سلاحی مهلک در دستان قدرتمندانی تبدیل شده که به‌دنبال کنترل بی‌چون و چرای منابع، ذهن‌ها و حتی جسم انسان‌ها هستند.

اخیرا چین هواپیمای غول پیکری را طراحی کرده که همزمان میتواند یکصد پهباد را به اهداف تعین شده پرتاب و هدایت کند و یا هواپیمای دیگری که میتواند در هفت ساعت تمام کره زمین را بچرخد. باید اذعان بداریم که اینها و این پیشرفتها ها همه برای قتل انسان است و یا به اصطلاح این پیشرفت ها و تکنالوژی برای گل پاشیدن نه بلکه پیام های برای مرگ انسانیت است.

بخش چهارم

 آیا هنوز می‌توان به انسانیت امید بست؟

با تمام این تصاویر تاریک، هنوز به نظرمیرسد که کوره راهی از امید وجود دارد. جوامع مدنی، رسانه‌های مستقل، جنبش‌های حقوق بشری و انسان‌دوستانه، همچنان به مبارزه ادامه می‌دهند. در اقصی نقاط جهان، میلیون‌ها انسان برای صلح، عدالت و کرامت انسانی تلاش می‌کنند. جنبش‌های جهانی مانند «زندگی سیاهان اهمیت دارد»، اعتراضات ضدجنگ، دفاع از محیط زیست، و حمایت از حقوق اقلیت‌ها و مهاجران، نشان از بیداری وجدان جمعی دارد.

همچنین شبکه‌های اجتماعی، با وجود همه آسیب‌ها، امکان آگاهی‌رسانی و بسیج عمومی را فراهم کرده‌اند. هرچند صدای مظلوم در غوغای رسانه‌های وابسته گم می‌شود، اما امید همچنان زنده است.

با نگاه به آنچه در جهان امروز می‌گذرد، نمی‌توان به سادگی عصر حاضر را عصر انسانیت و فرهنگ نامید. در جهانی که در آن انسان‌ها هنوز قربانی طمع، تعصب، قدرت‌طلبی و خشونت می‌شوند، نمی‌توان ادعای پیشرفت واقعی کرد. اگر پیشرفت را تنها در فناوری و صنعت خلاصه کنیم، آری، شاید در عصر طلایی زندگی می‌کنیم؛ اما اگر شاخص اصلی پیشرفت را کرامت انسانی، عدالت، صلح و آزادی بدانیم، بی‌تردید ما در عصر جاهلیت مدرن به‌سر می‌بریم.

درحال حاضر روزانه هزاران نفر در غزه از اثربمباران های وحشیانه در زیربمب و آوار ها جان میدهندو در سایرنقاط مثل اوکراین و یمن و… همچنان خونریزی جریان دارد، اما در مقابل قدرت های بزرگ سیاسی و اقتصادی جهان که اکثرآ شعار دموکراسی و حقوق بشر سرمیدهند و سازمان های بین المللی که بخش های از آن بنام دفاع از انسانیت، صلح و امنیت و دهها نام دل فریب دیگر ایجاد و میلیون ها سرمایه در آن مصرف میشود، از همه اینها بجز سکوت ظاهری و همکاری های پوشیده چیز دیگر به مشاهده نمی رسد. در واقع همین ها هستند که جنگ ها ادامه دارد. شعار های اینها خود تراژیدی غمبار بشریت است.

سخنی است از بزرگان: غرور هدیه شیطان است و محبت هدیه خدا. با تاسف باید بگوییم که امروز تنها هدیه شیطان برخ هم کشیده می شود و هدیه خدا کاملا یا پنهان میشود ویا به فراموشی سپرده است.

«شاعربزرگ هندی “تاگور” به یکی از اندیشمندان غربی که علم و تکنالوژی غرب را به رخ او کشیده به آن مباهات می کرد، گفته بود: آری، شما از برکت علم یاد گرفته اید که چگونه مانند مرغ در هواپرواز کنید و همانند ماهی در اعماق دریا ها شناورشوید، اما متاسفانه یاد نگرفته اید که چگونه مانند انسان در روی زمین راه بروید» (جستارهای در دین شناسی تطبیقی-سید احمد اشرفی ص 70)

در نهایت، انتخاب با ماست. می‌توانیم تسلیم این تاریکی شویم یا به‌سوی نوری از آگاهی، محبت و انسانیت گام برداریم. زمان آن فرارسیده که تمدن را نه در برج‌ها و ماشین‌ها، بلکه در دل‌های مهربان، ذهن‌های آگاه و اراده‌های صلح‌طلب جستجو کنیم. تنها در این صورت است که می‌توان گفت ما از دوران جاهلیت عبور کرده‌ایم، نه صرفاً با دست‌یافتن به تکنولوژی، بلکه با ارتقاء معنویت و اخلاق انسانی. والسلام

موضوعات مرتبط

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button