فریدالله ادیب آیین، بزرگترین کلکسیونر افغانستان، یک بخش از مجموعه ارزشمند خود را در نمایشگاه “راه لاجورد؛ میراث جاده ابریشم” در تاریخ ۲۸/۱۲/۱۴۰۲، به نمایش گذاشت. این نمایشگاه در موزه بزرگ خراسان رضوی در ایران برگزار شد و آثار نقاشی استاد مرحوم نصرالله سروری و هنرمندان و نقاشان برجسته افغانستان با موضوع میراثفرهنگی و بناهای تاریخی افغانستان را به نمایش گذاشت. در این نمایشگاه، ۱۲ اثر نقاشی شامل بناهای تاریخی، آداب و رسوم زندگی عشایر و آیینهای سنتی از جمله مراسم “بزکشی” به مناسبت ایام نوروز در معرض نمایش قرار گرفت.
این اثر هنری به طور واقعیت تصویری از قلعه اختیارالدین یا ارگ هرات باستان، یک بنای تاریخی معروف افغانستان را ارائه میدهد. قلعه اختیارالدین در شهر هرات واقع شده است و از دوران باستان تا به امروز اهمیت ویژهای داشته است. این قلعه از دوران مغولان و حکومت تیموریان تا حالا به عنوان یکی از نمادهای فرهنگی و تاریخی افغانستان شناخته میشود. ساختار دقیق و شکوهمند آن، به نمایش درآمده و جزئیاتی از زمانهای گذشته و معماری باستانی این بنا به زیبایی در تابلو بازنمایی شدهاند. همچنین، بازار سنتی هرات و میوهفروشان، ترازوی قدیمی، و خریداران با لباسهای محلی نیز در تصویر حضور دارند، که نشان از زندگی روزمره و فعالیتهای اجتماعی مردم این شهر در زمانهای گذشته دارد. این نقاشی نه تنها به عنوان یک اثر هنری، بلکه به عنوان یک یادآوری از تاریخ و فرهنگ باستانی افغانستان، ارزشمند است و به ما یادآوری میکند که چه چیزهای زیبا و مهم در گذشته این سرزمین وجود داشته است.
این اثر هنری توسط استاد نصرالله سروری، یکی از هنرمندان برجسته افغانستان، خلق شده است. این اثر، با الهام از زندگی اجتماعی و سنتهای محلی، به یک بازی سنتی و جذاب به نام “بزکشی” اشاره دارد که در استانهای کابل و بلخ افغانستان رواج دارد. در این بازی گروهی، شرکتکنندگان سوار بر اسب، لاشه یک بز یا گوساله تازه ذبح شده را به دیگران جابجا میکنند. این بازی معمولاً در جشنهای عروسی و ختنهکنان برگزار میشود و شرکتکنندگان به نام چاپاندازها شناخته میشوند. در تصویر این اثر هنری، استاد سروری جزئیاتی از مسابقه بزکشی را با دقت نقاشی کرده است. شرکتکنندگان با استفاده از محافظتهای مختلف، از جمله کلاه محافظ، ساق بند و زانو بند، از شلاقهای اسبان محافظت میکنند. همچنین، جزئیاتی از زمین بازی با گرد و غبار ناشی از سم اسبان پر است و آسمان ابری و تیره، جو بازی و تناسب با این مسابقه را به تصویر میکشد. با این اثر هنری، نصرالله سروری توانسته است یکی از سنتهای رایج و جذاب افغانستان را به زیبایی و با دقت به تصویر بکشد. این نقاشی، علاوه بر اینکه به عنوان یک اثر هنری شگفتانگیز، به عنوان یک یادگار برای نسلهای آینده باقی مانده و جزئی از تاریخ و فرهنگ این منطقه شده است.
اثری بینظیر از هنرمند برجسته، نصرالله سروری، است که در سال 1382 هجری شمسی خلق شده است. این اثر هنری، با الهام از شهر بلخ در افغانستان، به زیبایی و دقت، تصویری از یکی از بناهای تاریخی و مذهبی این منطقه را به تصویر کشیده است. در نقاشی، مقبره خواجه پارسا ولی در شهر بلخ، که آرامگاه و مرکز طریقت اوست، با جزئیات زیبا و شگفتانگیزی نقاشی شده است. عشایر محلی که به مقبره آمدهاند، با لباسهای سنتی و به شیوههای محلی، به زیارت و عبادت میپردازند. در حوالی مقبره، میهمانانی نیز به سبک فرهنگ و عرف افغان، مسافران را میپذیرند و در محوطه مقبره، فعالیتهای مختلفی مانند گفتوگو و رفتوآمد دیده میشود که نشاندهنده فرهنگ و اعتقادات مذهبی منطقه است.
استفاده از رنگهای طبیعی و جزئیات دقیق در نقاشی، زیبایی بنا و محیط اطراف را به خوبی به تصویر کشیده است. با استفاده از آجر و کاشی معرق، مقبره خواجه پارسا ولی به شکلی فوقالعاده زیبا تزیین شده است که با وضعیت فعلی و ویرانی این بناهای باستانی در تضاد است. به طور کلی، این نقاشی نه تنها به زیبایی و ارزش بناهای تاریخی افغانستان اشاره میکند، بلکه به نیاز مبرم به حفاظت و حفظ این آثار باستانی نیز تاکید میکند. این اثر هنری، با رویکردی فرهنگی و تاریخی، توانسته است یک داستان زیبا و ارزشمند از گذشته و فرهنگ افغانستان را به تصویر بکشد و بر اهمیت حفظ و مرمت آثار باستانی تأکید کند.
این اثر هنری، آفرینشی استثنایی از هنرمند بزرگ افغانستان، استاد نصرالله سروری، که در سال 1381 هجری شمسی خلق و به جاودانگی رسیده است. این اثر به زیبایی و عمق زندگی اجتماعی عشایر استان بادغیس افغانستان در ساعات آغازین صبح میپردازد. استان بادغیس، با تمام فرهنگ و طبیعت خاص و چشماندازهای خیرهکنندهاش، در شمال غربی افغانستان واقع شده است. این منطقه کوهستانی، از سوی غرب با هرات، از سوی شرق با فاریاب، از سوی شمال با ترکمنستان و از سوی جنوب با غور همسایه است. در این آثار هنری، عشایر با لباسهای سنتی و رنگهای گرم، زیر چادرهایی که هنوز هم سرپناه و مکان استراحتشان است، زندگی میکنند. این اثر نه تنها تماشاگران را به دنیای عشایر میکشاند، بلکه فرهنگ و زیبایی آنان را با استفاده از جزئیاتی زنده و واقعگرایانه به تصویر میکشد. با نگاه دقیق به این اثر، میبینیم که نصرالله سروری با استفاده از رنگها و نور، جلوهی طبیعت بکر و زیبای استان بادغیس را به همراه زندگی فعال و پویای عشایر به تصویر کشیده است. شکلگیری زندگی و فرهنگ عشایر در میان شبنمایی، نمادی از تلاش برای بقا و ایجاد همبستگی و انسجام در محیط سخت و دشوار منطقه است. همچنین، تلاش برای به ارمغان آوردن زیبایی و همدلی در کنار هم، از جمله پیامدهایی است که این اثر زیبا بر مخاطبان میگذارد. استاد نصرالله سروری با این اثر، نه تنها به زیبایی و دقت زندگی عشایر استان بادغیس را بازنموده، بلکه به وسیلهی هنر خود، جنبههای مختلف فرهنگی و زیبایی این اجتماع را به تصویر کشیده و مخاطبان را در معرفی یک جنبهی غنی و متنوع از فرهنگ افغانستان همراهی میکند.
فریدالله ادیب آیین، به عنوان یکی از برجستهترین هنرمندان و مالکان مجموعه ۱۲۷ اثر تابلو نقاشی، در صنعت هنر و فرهنگ افغانستان به عنوان یک شخصیت حرفهای شناخته میشود. او نه تنها به عنوان یک هنرمند بلکه به عنوان یک متخصص در حفظ و حراست از میراث فرهنگی و هنری این سرزمین مورد احترام و تقدیر قرار دارد.
مجموعه ۱۲۷ اثر تابلو نقاشی که ادیب آیین در اختیار دارد، نه تنها نمایانگر ذوق و ذکاوت هنری وی است، بلکه به عنوان یک نماد از ثبات و تاریخ فرهنگی افغانستان شناخته میشود. ادیب آیین با تخصصهای مختلفش، از جمله هنر تجسمی، موسیقی، و مجموعهداری، در ترویج و حفظ ارزشهای فرهنگی و هنری افغانستان نقش مؤثری ایفا میکند.
بیش از چهار دهه است که این مجموعه تحت نظر ادیب آیین به عنوان یکی از نشانههای مهم وثوق و تاریخ فرهنگی این کشور شناخته میشود. بهعنوان یک مالک و نگهدارنده حرفهای، وی توانسته است تنها ارزشمندترین آثار هنری را جمعآوری و نگهداری کند، بلکه با نقش بسزایی در حفظ و ارتقاء هنر و فرهنگ افغانستان، به عنوان یک عنصر بارز در صنعت هنری این کشور شناخته شود.
نویسنده: فاضل کریمی