26 دلو سالروز اخراج قوای شوروی از افغانستان
پس از ده سال اشغال افغانستان بصورت مسلحانه، شوروی وقت مجبور به ترک افغانستان گردیده و طبق اخبار رسانه ها آخرین سرباز شوروی که یک جنرال ارتش سرخ بود(جنرال گروموف)، ساعت ده قبل ظهر در حالیکه با حسرت بسوی افغانستان نگاه میکرد از پل حیراتان عبورکرد.
شوروی نخست توسط عمال وابسته اش در هفتم ثور1357 کودتای سرخ و ننگینی را براه انداخت و حکومت داود خان را سرنگون و بجایش حکومتی تحت عنوان « جمهوری دیموکراتیک خلق افغانستان » را بمیان آوردند که در راس آن نورمحمد تره کی رهبر این حزب، حزب دست ساخته خودشان « حزب دموکراتیک خلق افغانستان» قرار گرفت.
تره کی منشی عمومی حزب دیموکراتیک خلق افغانستان؛ رئیس شورای انقلابی؛ رئیس جمهور؛ صدراعظم و دیگر نمیدانم که چه در واقع همه کاره مملکت. شبی در اخبار خود رادیوی بی بی سی گفته بود :« رئیس جمهور سه متره القابه افغانستان»
بی کفایتی ها و بی عرضگی های این مجموعه باعث شد تا شوروی اینها را یکی پی دیگر حذف نموده و در ششم جدی سال بعد «1358» با صدو بیست هزار عسکر و تجهزات نظامی مدرن وارد افغانستان گردیده و این کشور را اشغال نظامی نمود.
جنگهای که قبلا در گوشه و کنار کشور آغاز شده بود، با آمدن اینها اوج گرفت و این جنگ چهارده سال با شدت تمام ادامه یافت. پیامد های این جنگ بی نهایت سنگین بود. حدود دومیلیون انسان شهید، صدها هزار معلول و معیوب و مفقود الاثر، بیش از پنج میلیون آواره و مهاجر که در این مختصر به آن نمی پردازیم.
در این مدت مذاکرات ژینو و دهها بار مذاکراتی به منظور بیرون شدن نیرو های شوروی وقت از افغانستان صورت گرفت که هیچ کدام بحال این کشور سود مند نبود.
خاویرپریزدو کوئیار سرمنشی سازمان ملل در آن زمان که قبلا هم از نخبه گان این سازمان بوده در کتاب خاطرات خود می نویسد که پس سالها مذاکره امیدآن میرفت که برای آفغانستان کارمثبتی انجام گیرد اما متاسفانه که همه فریب مردم افغانستان را در پی داشت.
بالاخره شوروی پس از ده سال اشغال مستقیم در همچو روزی افغانستان را ترک نمود.
پژهشگران و نویسندگان عوامل این شکست و بیرون شدن بدون دستاورد شوروی وقت را از افغانستان به گونه های مختلف برسی کرده اند.
جمعی این شکست را نتیجه نارضایتی سازمان استخباراتی شوروی « کا جی بی» گفتند، زیرا طبق بررسی های که صورت گرفته این سازمان در سال 1358 به مداخله مستقیم شوروی در افغانستان راضی نبوده است.
جمع هم این شکست را ناشی از شکست اقتصادی شوروی دانسته اند و اقتصاد نیمه فرو پاشیده شوروی وقت را عامل اصلی این شکست گفته اند.
جمعی دیگر این شکست را ناشی از زور اسلحه امریکا که اخیرآ به مجاهدین کمک نموده بود گفتند. درپی سقوط یکی دو هواپیمای جنگی بوسیله موشک های استنگرامریکایی و مدتی بعد آغاز روند عقب نشینی، که آنرا از این ناحیه میدانند.
درست است که کشور های زیادی مجاهدین را از لحاظ تسلیحاتی کمک نموده اند، اما این سلاح ها در حدی نبود که مردم مجاهد افغانستان با آن در مقابل پیشرفته ترین سلاح های شوروی، تانگ های غول پیکر و هوا پیما های جنگی فوق سرعت صوت مقابله نمایند.
ما که گام بگام در این دوره حضور داشتیم، ضمن اینکه موارد فوق را نیز نادیده نمی انگاریم اما آنچه را از همه موثر تر و کارآ ترمیدانیم جنبه معنوی قیام مردم افغانستان علیه شوروی و عمال وابسته اش میباشد.
بعداز کودتای سرخ و ننگین هفت ثور عده ای از کمونیست های وطن فروش رویکار آمدند، مردم مسلمان افغانستان با این چهره ها آشنایی کامل داشتند و به همین مناسبت بود که قیام های مردمی و خودجوش از هر گوشه و کنار آرام آرام آغاز شد. اولین قیام مسلحانه از ولسوالی دره صوف ولایت سمنگان آغاز و اولین واحد اداری که از چنگال کمونیست های آزاد شده علاقه داری بلخاب از ولایت جوزجان آن روز که فعلا مربوط ولایت سرپل است، میباشد.
جنگ ها ادامه پیدا کرد که بعضا این قیام های خودجوش و مردمی به تاریخ افتخارات این کشور تبدیل گردیداست، قیام های که در آنها پای حزب و گروهی نبودو مردم مسلمان افغانستان برمبنای اعتقادات خودشان و بدور از هرگونه رقابت و تعصب، دست به آن زده بودند، مثل قیام 24 حوب هرات ، قیام چنداول، قیام بالاحصار و دهها مورد دیگر. تنها در قیام پرافتخار هرات در بیست و چهارم حوت بیست و پنج هزار نفر در یک روز بشهادت رسیدند.
شرح قیام های مردم افغانستان در این دوره و جنایات کمونیست های بی وطن و وطن فروشان خائین همان ضرب المثل معروف « مثنوی و هفتاد من کاغذ » است که تاهنوز بعضی از قلم بدستان عزیز ما به آن پرداخته اند که امیدواریم ادامه پیدا نموده و هیچ گوشه ای تاریکی از این قیام و جهاد مقدس مردم افغانستان علیه متجاوزین پوشیده نماند، و ما در اینجا نمیتوانیم به آن بپردازیم.
جنگ ها دوام کرد، مجاهدین مناطق سوق الجیشی را بدست آوردند، با ورود قوای صدو بیست هزار نفری روسها در ششم جدی 1358 این قیام ها مواج ترو پرشور ترگردید.
دوام جنگ ها باعث گردید تا تعدادی از هموطنان ما مهاجر شوند. جمعی در عالم هجرت مخصوصا در دو کشور همسایه ایران و پاکستان با سوء استفاده از این وضعیت دست به تشکیل احزاب زده و بجای اینکه قیام های مردم مسلمان افغانستان را انسجام بیشتر بخشند، همه را گرفتار نفاق و جنگ های داخلی نمودندکه هزاران جوان مسلمان اعم از شیعه و سنی طعمه این آتش گردیدند.
بالاخره خون شهدای پاکباخته این وطن و آنهاییکه با هدف عالی نجات میهن و دین شان سلاح بدست گرفته و مردانه جام شهادت نوشیدند، به ثمر نشسته و در یک چنین روزی (26دلو1368) مهر شکست را برجبین ارتش سرخ که دنیا شکست ناپذیرش میخواند، حک نموده و از همان راهی که آمده بودند برگشتانده و عازم دیار شان ساختند.
این روز تاریخی و مبارک را به همه هموطنان عزیزتبریک گفته و به همه شهدا و مخصوصا شهدای عزیزی که این روز تاریخی و مبارک را در تاریخ کشور ما با خون خود به ثبت رسانیده اند درود فرستاد و از خداوند متعال«ج» استدعا می نماییم که همه شانرا با شهدی صدر اسلام محشور بدارد.
ابوذر صارم سرپلی