گدایی قدرت از دیگران
شورای نام نهاد مقاومت ، از کشور های غربی خواسته است تا حکومتی را درافغانستان بمیان اورند که آنها نیز دران سهم داشته باشند. این شورای نام نهاد که مرکب از چند فاسد فراری و منفور است چندی قبل روی کاغذ تشکیل شد واقای عبدالرشید دوستم که با برخی از جنرالان ترکی پیوند های خانوادگی بر قرار کرده است ، دعوای بزرگی آنرا دارد. اگر چند کشور ترکیه درین اواخر، آشکار کرده بود که کشورش با هیچ مخالف حکومت افغانستان همکاری نمیکند و اجازه نخواهد داد تا خاک ترکیه علیه افغانستان استعمال گردد اما شورای نام نهاد مقاومت دست به صدور اعلامیه ای زده و دران خواهان وارد کردن فشار بر حکومت افغاننستان و تشکیل حکومت همه شمول گردیده است. روی حکومت همه شمول دراینجا بحث نمیکنم زیرا این مسله بار ها به تحلیل و ارزیابی گرفته شده و همه میدانند که هیچگونه تعریف واحد و مشخصی از حکومت همه شمول وجود ندارد و سران برخی از جریانهای سیاسی از هم پاشیده ، میخواهند به این بهانه راهی برای شرکت خود در قدرت باز کنند. اما نکته اصلی در خور توجه اینست که شخص بیسوادیکه در اثر پا فشاری و لجاجت داکتر عبدالله و جُبن داکتر اشرف غنی به رتبه مارشالِی رسید ، زیر نام شورای مقاومت ، از جهان میخواهد تا حکومت موجود در افغانستان را سر نگون و اداره دیگری را جا گزینش سازد که خود وی و یاران فراری اش دران سهم داشته باشند. این مارشال کاغذی چندی قبل فرمایش دیگری نیز داشت و آن اینکه هر گاه نیرو های امریکایی اورا یاری رسانند ، به زود ترین فرصت طالبان را از افغانستان بیرون خواهد کرد. مگر مارشال کاغذی رویداد های دیروز را فراموش کرده است که خودش به عنوان مارشال افغانستان در راس قوت های تا به دندان مسلح و مورد حمایت مستقیم ناتو قرار داشت اما نتوانست حتی منزل شخصی خود ( قصر دوستم) را نیز با این همه قوت و ثروت حفظ نماید؟ آیا حافظه مارشال یاری نمیدهد تا بداند که اولین ولایتی که بدست نیرو های امارت اسلامی فتح شد ، ولایت فاریاب بود؟ آیا مارشال فراموش کرده است که وقتی دامنه فتوحات به مزار شریف رسید ، او با عطا محمد نور و نیرو های کوماندو یکجا دست به عملیات علیه طالبان زده وآنرا آغاز محو کردن طالبان نامید اما در ظرف سه روز خودش با عطا محمد نور یکجا به تاجکستان فرار کرد و مزار شریف را نیز به نیرو های ام/ارت واگذار کرد؟ مگر آقای دوستم اینرا هم نمیدادند که مردم شریف فاریاب ، جوزجان و ولایات شمال افغانستان امروز در امن و امان زندگی میکنند و نامی از دوستم و ملیشه بازی درآنجا وجود ندارد؟ اکنون که آقای دوستم از جهان میخواهد تا حکومت افغانستان را سرنگون و در عوض آن اداره دیگری را رویکار آورند تا خود او دران سهم داشته باشد،روی حرف خود اندکی فکر و تامل کرده است که در واقع چه میگوید؟ کسی که در گذشته ادعا میکرد که گویا طالبان از جانب کشور هایی حمایت میشوند و کنار آمدن با آنها را ازین جهت مردود میدانست ، اکنون از ناتوی شکست خورده میخواهد تا دوباره به آرایش قوا پرداخته وبالای افغانستان حمله ور شود تا اینکه خودش بتواند درسایه اشغال بیگانه ، رتبه مارشالی به شانه نهد و چاکرانی در خدمت داشته باشد. اینست دیدگاه دوستم و شورای مقاومت در رابطه به آینده افغانستان. اشغال نظامی از سوی خارجیان ، تشکیل حکومت دست نشانده و سهم دادن شورای مقاومت دران حکومت تا بتواند یکبار دیگر خود را فاتح جنگ دانسته و رتبه های مارشالی را این بار روی شانه پسرش نیز نصب کند و ادعا نماید که ما پیروز شده ایم و مخالفان خود را شکست داده ایم. مارشال کاغذی ازین واقعیت غافل است که ناتو و دیگر یارانش بخت خود را درافغانستان آزموده اند . ناتو چون عبدالرشید دوستم نیست که بار ها شکست میخورد ، فرار کند اما دم ار پیروزی میزند. ایکاش مارشال کاغذی اینرا هم میدانست که برخی از کشور ها از او ویاران بی خبرش استفاده ابزاری میکنند . هر زمانیکه با حکومت افغانستان روی مسله ای اختلاف کردند ، در جستجوی وسایل فشار سیاسی میشوند. انها تنها و تنها در چنین مواقع ، چهره های فراری و شکست خورده را به گفتار آورده و سخنانی از زبان ایشان بیرون میکنند تا به مردم جهان برسانند که همه سیاسیون افغانستان تسلیم ما اند و از ما میخواهند تا فشار سیاسی خویشرا بالای حکومت افغانستان بیشتر کنیم . واما کسی که دعوای مارشالی و سیاست را میکند ، با کدام ضمیر از خارجیان میخواهد تا حکومت افغانها را سر نگون وبه جایش اداره دست نشانده ای بسازند که او بتواند چند روز دیگر نیز دریشی مارشالی به تن کند؟ کدام افغان و کدام انسانیکه به آزادی باور دارد ازین نفرین شده و یارانش حمایت خواهد کرد؟